عصر قم - دنیای اقتصاد / کتاب «در اندیشه ایران» با مجموعهای از خاطرات و روایات اسحاق جهانگیری در دوران معاون اولی او در دولتهای روحانی منتشر شد. از حوادث سال98 گرفته تا برجام، تحریمها و پروندههای فساد در آن سالها که «دنیایاقتصاد» در گزارشی بخشهایی از آن را تشریح کرده است.
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری در دولتهای یازدهم و دوازدهم، اخیرا روایتی از 8 سال معاونت خود را در قالب کتابی با عنوان «در اندیشه ایران» به رشته تحریر درآورده است.
او در کانال تلگرامی خودش درباره این کتاب چنین نوشته است که «آنچه در این کتاب میخوانید بخشی از تجربههای من در مواجهه با مسائل ایران در مدت هشت سال مسوولیت معاون اولی رئیسجمهور است.
بازار ![]()
این دوره هشتساله، دورانی پیچیده و دشوار و پرفرازونشیب در فرآیند حکمرانی و چالشهای آن و نیز تحولات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی کشور بود، و حضور از نزدیک در متن این تحولات و چالشها به فهم مسائل بنیادین ایران کمک فراوانی کرد.
یقینا آنچه در این زمینه تاکنون نوشته و گفتهام، بسیار کمتر از آن چیزی است که در دوران اقدام و اجرا حس کرده و فهمیدهام. دغدغه فهم درونی مسائل جامعه، سیاست و مدیریت کشور همواره بخش جداییناپذیری از حیات سیاسی، اجتماعی و مدیریتی من بوده است.»
این کتاب در 19 بخش مختلف گردآوری شده است. مواجهه با فساد (بخش چهارم)، در جستوجوی آب (بخش ششم)، اصلاحطلبان و حاکمیت (بخش دهم)، غروب آیتالله هاشمی (بخش یازدهم)، گذر از پیچ انتخابات 96 (بخش دوازدهم)، ترامپ و حیات برجام (بخش چهاردهم) و همهگیری کرونا (بخش هجدهم) از جمله بخشهای مهم و متفاوت این کتاب هستند.
جهانگیری در مقدمه این کتاب به شرحی از تجارب سابق خودش پیش از معاون اولی در دولتهای یازدهم و دوازدهم و پس از آن پرداخته است. در بخشی از این مقدمه جهانگیری به آغاز دولت نهم اشاره کرده و نوشته است که «با پایان دولت آقای خاتمی و شروع دولت آقای احمدینژاد، تحولی بیسابقه و افسانهای در درآمدهای نفتی کشور حاصل شد، اما متاسفانه نهتنها مسیر قبلی توسعه کشور ادامه پیدا نکرد، بلکه آسیب جدی هم دید». او در ادامه نوشته است: «متاسفانه گروه حاکم بر دولت، نه خودشان ایدهای برای توسعه داشتند و نه به نظرات دیگران توجه میکردند، بلکه باور داشتند که هرچه در گذشته بوده بد است و تخریب گسترده دستاوردهایی را در پیش گرفتند که بعد از 16 سال در حال شکوفا شدن بود. همزمان پرونده هستهای ایران در شورای امنیت سازمان ملل مطرح شد و قطعنامههای پیدرپی علیه ایران صادر شد و مردم هر روز بیش از قبل در شرایط دشواری قرار گرفتند.»
بزرگترین پرونده فساد در دنیا
جهانگیری همچنین در قسمتی از بخش «مواجهه با فساد» (بخش چهارم کتاب) به پدیده بابک زنجانی اشاره کرده و نوشته است که «عجیبترین پروندهای که من در تمام عمر کاری و مدیریتیام با آن روبهرو شدم، پرونده فساد مربوط به بابک زنجانی بود؛ پروندهای که بهجرات میتوان آن را بزرگترین نمونه فساد در دنیا دانست. در دوره تحریم، در دولت دهم، او توانست با دستگاههای مختلفی در کشور ارتباط برقرار کند و به قدری جایگاهش تقویت شد که نفت در اختیارش قرار گرفت تا بفروشد.» او در بخش دیگری نوشته است: «من هنوز هم واقعا معتقدم که هرکس در جمهوری اسلامی مسوولیت دارد و نقشی میتواند ایفا کند، چه در قوه قضائیه و چه در دولت، یکی از مهمترین رسالتهایش این است که بتواند بهخوبی، مساله فساد رخداده مربوط به بابک زنجانی را باز کند.» او در بخش دیگری نوشته است که «یکی از صحبتهای همیشگی آقای زنگنه این بود که یکی از وظایف مهم ما حفاظت از جان آقای بابک زنجانی است. هم ما در دولت حساس بودیم و هم قوه قضائیه نسبت به این موضوع با حساسیت برخورد میکرد. تلقی من این است که پشتگرمی بابک زنجانی به بیرون زندان بسیار است و مطمئن است که جریانی از او حمایت میکند و اصلا نمیشود بگوییم فساد به این بزرگی اتفاق افتاده و گردی به پای هیچ مقام ارشدی در کشور ننشسته است.»
چین،روسیه و برجام
جهانگیری همچنین در قسمتی از بخش قدم گذاشتن بر لبه تیغ (بخش پنجم) به شرحی از اتفاقات دوران برجام پرداخته است. او نوشته است که «در دوره برجام، برخلاف اتهامی که به دولت زده میشد، هم چین و هم روسیه مورد توجه بودند، اما مسیر مذاکره با این دو کشور، خصوصا روسیه، با کندی پیش میرفت. مثلا یکی از کارهایی که در دوره تحریم با روسیه و با تاکید آقایان پوتین و روحانی انجام شد، این بود که میزان مشخصی از نفت ما از طریق شرکتهای روسی فروخته شود و 50 درصد درآمد حاصل از آن کالاهای اساسی و دیگر نیازهای کشور از روسیه وارد شود». او در توضیحات بعدی نوشته است که «در نهایت در دوره تحریم این موضوع عملیاتی نشد و نفتی از ما فروخته نشد و مابهازای آن کالایی وارد کشور نشد و بعد از برجام در حدی محدود این توافق اجرایی شد». او همچنین به نگاههای داخلی درباره برجام اشاره کرده و چنین نوشته است که «در یکی از بدرقههای آقای روحانی در فرودگاه، آقای ولایتی به من گفت که برجام ممکن است به نتیجه نرسد و شما روی چین تمرکز کنید. من به ایشان درباره شرایط کار با چین توضیح دادم و گفتم که به کار با چینیها اعتقاد دارم، اما بهراحتی نیست و اگر برجام نشود همین چین هم با ما کار نخواهد کرد و کار هم نکرد».
حوادث 97و 98
جهانگیری همچنین در قسمتی از بخش «دولت بحرانهای بیپایان» (بخش سیزدهم) به اعتصاب کامیونداران اشاره کرده و نوشته است که «یکی از دشوارترین تجربههای من در همه سالهایی که مسوولیت داشتم، مواجهه با اعتصاب کامیونداران در اوایل سال 97 بود. بهجرات میتوان گفت بزرگترین اعتصاب بعد از انقلاب بود».
او همچنین در قسمتی از بخش دومینوی چالشهای در دو سال آخر به ماجرای گرانی بنزین و اعتراضات اشاره کرده و چنین نوشته است که «سیام شهریورماه 1398 در جلسه شورای عالی هماهنگی سه قوه، مصوب شد که بهای بنزین سهمیهای 1500 تومان و بنزین آزاد 3 هزار تومان و گازوئیل هم 600 تومان شود و این قیمت تا پایان سال 1399 تغییر نکند. مساله مهمی که این بار مورد توجه قرار گرفت، این بود که تصمیم گرفته شد همه درآمدهای ناشی از این فاز صرف بهبود زندگی مردم شود و وارد بودجه عمومی دولت نشود. همچنین با توجه به اهمیت موضوع، آقای روحانی مصوبه این جلسه را خدمت رهبری ارسال کرد، ایشان هم ذیل مصوبه نوشتند اگر سران سه قوه هر سه موافق هستند، اقدام شود. رئیسجمهوری هم ذیل همان مصوبه را امضا کرد و از رؤسای دو قوه دیگر، آقایان علی لاریجانی و ابراهیم رئیسی، هم امضای تایید گرفت و برای رهبری فرستاد و ایشان هم مخالفت دیگری نداشتند».
جهانگیری در سطور بعدی نوشته است که «قیمتهای جدید از ساعت نیمهشب پنجشنبه اجرا شد، پیش از آن در همین دولت دو بار قیمت بنزین در سالهای 93 و 94 افزایش یافته بود و هیچ حادثهای هم اتفاق نیفتاده بود و برآورد این بود که این بار هم با مقداری حساسیت بیشتر این موضوع عملیاتی میشود. طبق گزارش تا ظهر جمعه مشکل حادی پیش نیامد، اما از غروب جمعه اعتراضاتی به راه افتاد که از شنبه گسترش یافت.
جدا از نارضایتی نسبی مردم و فشارهای اقتصادی که تحمل میکردند که میتوانست زمینهساز چنین بحرانی باشد، گروههایی که برای نیامدن آقای روحانی در دور دوم ریاستجمهوری برنامهریزی کرده بودند و در دو سالی که گذشته بود هم از هیچ تلاشی برای سنگاندازی در مسیر این دولت فروگذار نکردند، در تحریک اعتراضات و دامن زدن به نارضایتی بدون تاثیر نبودند.»