عصر قم - اعتماد / فائزه برای دریافت مهریهاش اقدام کرده است. او که شوهرش را از دست داده میگوید تنها چیزی که برایش مانده همین مهریه است. فائزه از زندگیاش میگوید.
*چطور شده که درخواست مهریه کردی؟
بازار ![]()
شوهرم سال قبل فوت کرد و خانواده شوهرم مرا از خانه بیرون کردند. من هم چارهای نداشتم جز اینکه درخواست مهریه کنم.
*شوهرت چرا فوت کرد؟
فرامرز تصادف کرد. به خاطر تصادف یک ماه در کما بود و بعد هم فوت کرد.
*بچه هم داری؟
بله. دو پسر دارم که 10ساله هستند. دوقلو هستند.
*بچهها کجا هستند؟
پدرشوهرم اجازه نداد پیش من بمانند. مرا هم از خانه بیرون کرد. البته بعد من از طریق دادگاه بچهها را پس گرفتم.
*اختلافی با خانواده شوهرت داری؟
از همان ابتدا که ازدواج کردیم از من خوششان نمیآمد. بعد هم چون فرامرز کمتر به خانه آنها میرفت من را مقصر میدانستند.
*چرا تو را از خانه بیرون کردند؟
خانه به نام پدرشوهرم بود. به همین خاطر هم مرا از خانه بیرون کرد.
*شوهرت چیزی نداشت؟
شوهرم پول و ماشین داشت. تریلی داشت اما پدرشوهرم آن را هم از من گرفت. گفت قیم بچههاست و تریلی هم ارث بچههاست.
*حالا مهریه تو چطور قرار است پرداخت شود؟
من قصدم دریافت مهریه نبود. درخواست مهریه دادم تا تریلی را توقیف کنم و کسبوکاری راه بیندازم.
*بچههایت میخواهند پیش تو باشند؟
بله. آنها از اینکه خانه پدربزرگشان بودند ناراحت بودند. قانون بچهها را به من پس داد.
*حالا چطور زندگی میکنی؟
خانه پدرم هستم. تریلی را که توقیف کنم با آن میتوانم درآمد داشته باشم. خودم هم آرایشگری بلدم و میتوانم کار کنم.