شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۴

اقتصادی

گفت‌گو با مردی که همکارش را در فرودگاه امام خمینی کشت

گفت‌گو با مردی که همکارش را در فرودگاه امام خمینی کشت
عصر قم - اعتماد / مردی که همکارش در فرودگاه امام خمینی را کشت گفت: حقوق دریافتی من زیر ۲۰ میلیون تومان بود و مدام به او می‌گفتم که حقوقم را افزایش دهد؛ اما قبول نمی‌کرد. ...
  بزرگنمايي:

عصر قم - اعتماد / مردی که همکارش در فرودگاه امام خمینی را کشت گفت: حقوق دریافتی من زیر 20 میلیون تومان بود و مدام به او می‌گفتم که حقوقم را افزایش دهد؛ اما قبول نمی‌کرد.
دیوان عالی کشور حکم قصاص مردی که در فرودگاه امام مهندس جوانی را به اشتباه به قتل رسانده است، مورد تایید قرار داد. یک‌سال قبل پلیس در جریان تیراندازی منجر به قتل در فرودگاه امام قرار گرفت. تحقیقات اولیه نشان داد مقتول مهندس بخش مخابرات بوده که با شلیک یکی از همکارانش که با کارفرما اختلاف داشته، به قتل رسیده است. یکی از کارمندان شرکت پیمانکار تحت قرارداد با فرودگاه که از این جنایت مطلع بود، ماجرای حادثه را این‌طور به تیم تحقیق توضیح داد: «از چند وقت قبل قاتل مدام از رییس خود که به ‌صورت پیمانکاری در این اتاق مشغول کار است، درخواست داشت حقوقش را افزایش دهد، اما کارفرما قبول نمی‌کرد و همین موضوع باعث شد میان آنها اختلافی ایجاد شود. قاتل از محل کارش به این اتاق آمد و دوباره ماجرا را مطرح کرد، اما فایده‌ای نداشت که ناگهان مشاجره‌ای میان این دو نفر شکل گرفت. لحظه‌ای بعد متهم به قتل کلت کمری کشید و قصد داشت به رییس خود تیراندازی کند، اما ناگهان در آن شلوغی یک تیر شلیک شد و به قفسه سینه فرد دیگری که در اتاق پشت میزش مشغول کار بود، اصابت کرد.»
با توجه به این اطلاعات؛ ماموران متهم را ردیابی و او را بازداشت کردند. او به قتل اعتراف کرد و با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. در جلسه رسیدگی نماینده دادستان کیفرخواست علیه متهم را خواند و سپس اولیای‌دم درخواست قصاص را مطرح کردند و خواستار مجازات شدند. 
وقتی نوبت به متهم رسید او اتهام قتل را قبول کرد، اما گفت که قصد کشتن نداشته و احتمالا تیر کمانه کرده است. او گفت: «حدود 16 سالی می‌شد که در فرودگاه مشغول به کار بودم. هیچ اختلافی با مقتول نداشتم و مشکلی بین ما وجود نداشت. حتی تازه متوجه شده بودم که همسرش باردار است. قصد ارتکاب جنایت نداشتم. آن روز، ناگهان گلوله از اسلحه شلیک شد، ابتدا به مانیتور برخورد و بعد به قفسه سینه مقتول اصابت کرد. مقتول مهندس شبکه بود و در ساختمان مشغول به کار بود. من همیشه کلت کمری همراهم نیست و آن روز فقط برای ترساندن کارفرمای پیمانکارم آن را آورده بودم.» او در ادامه گفت: «اعتیاد ندارم؛ حتی سیگار هم نمی‌کشم. با کارفرمای خود بر سر حقوق مشکل داشتم. حقوق من 18 میلیون تومان بود و مرتب درخواست افزایش حقوق می‌کردم، اما قبول نمی‌کرد. تصمیم به قتل او نداشتم و فقط می‌خواستم او را بترسانم. صبح روز حادثه به دفتر کارفرما رفتم و درباره حقوق صحبت کردیم که بین ما مشاجره لفظی پیش آمد. در آن لحظه کلت ‌کمری را برای ترساندن او بیرون کشیدم، اما ناگهان گلوله‌ای به ‌صورت اتفاقی شلیک شد و به همکارم اصابت کرد. نمی‌خواستم کسی را به قتل برسانم و از خانواده مقتول شرمنده هستم. بعد از شلیک، ترسیده بودم و به ‌سمت جاده ساوه حرکت کردم، اما نتوانستم فرار کنم تا اینکه خودم را به کلانتری 16 پرند معرفی کردم.» 
شاهدان حادثه که در دادگاه بودند ادعای متهم را رد کردند و گفتند او به عمد شلیک کرد و کاملا به کارش آگاه بود. یکی از شاهدان گفت: «او وسط سالن ایستاد اسلحه را بیرون کشید و با خنده گفت سلام به همه! بعد گلوله اول را شلیک کرد. من خواستم او را بگیرم که گلوله دوم را شلیک کرد که باعث مرگ همکارمان شد. او به دروغ می‌گوید گلوله اتفاقی خارج شده است.» در پایان قضات وارد شور شدند و متهم را به یک‌بار قصاص و 5 سال حبس محکوم کردند. متهم به رای صادره اعتراض کرد و مدعی شد که قصد نداشته قتلی مرتکب شود و شلیک اتفاقی بوده، اما دیوان عالی کشور بعد از بررسی دقیق پرونده رای صادره را مورد تایید قرار داد.
روز حادثه
ساعت 9 صبح روز دوشنبه 30 مهرماه 1403، صدای مهیب شلیک گلوله سکوت صبحگاهی ساختمان اداره مخابرات فرودگاه امام را در هم شکست و خیلی زود وقوع جنایتی هولناک به مرکز فوریت‌های پلیسی 110 گزارش داده شد. به دنبال اعلام این خبر، تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ به همراه قاضی محسن اختیاری، بازپرس ویژه قتل شعبه اول دادسرای امورجنایی، راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند. ماشین‌های ماموران پلیس فرودگاه، کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی، تیم تشخیص هویت، آمبولانس پزشکی قانونی و خودروی بازپرس ویژه قتل روبه‌روی ساختمان اداره مخابرات فرودگاه امام که در فاصله طولانی از سالن انتظار و ترانزیت مسافران قرار داشت، حضور پیدا کردند؛ کارمندان مجموعه نیز اطراف حلقه زردرنگ امنیتی جمع شده و با نگرانی به‌ دنبال اخبار تازه‌ای از این جنایت بودند. تیم جنایی به محض اینکه وارد اتاق ‌آی‌تی ساختمان اداره مخابرات شدند، جسد مرد جوانی را مشاهده کردند که از ناحیه قفسه سینه با ضرب گلوله به قتل رسیده بود؛ بررسی‌های اولیه هم نشان می‌داد که مقتول توسط همکار خود به قتل رسیده است. شاهدان عینی ماجرا را برای پلیس توضیح دادند و گفتند که متهم با کارفرما مشکل داشته و ناگهان کلت کمری کشیده و شلیک کرده است. تیم جنایی پس از دریافت این سرنخ مهم، خیلی زود اقدامات اطلاعاتی را آغاز کردند و با بهره‌گیری از شیوه‌های کشف نوین جرم متوجه شدند که متهم پس از ارتکاب جنایت راهی جاده ساوه شده و اکنون در پرند حضور دارد. بدین‌ ترتیب کارآگاهان پلیس وارد پرند شدند و پس از تعقیب و مراقبت‌های نامحسوس مرد جنایتکار را طی یک عملیات دستگیر کردند. متهم در همان تحقیقات مقدماتی، صراحتا به قتل همکار خود در ساختمان اداره مخابرات فرودگاه امام اعتراف و عنوان کرد که قصد ارتکاب جنایت را نداشته است. او در پاسخ به سوالاتی در مورد پرونده‌اش پاسخ داده است. 
چند سال دارید؟
41 سال دارم. 
ازدواج کردید؟
بله، دو دختر خردسال هم دارم.
چند سال بود که در فرودگاه کار می‌کردید؟
16 سال بود که در فرودگاه کار می‌کردم.
با مقتول اختلاف داشتید؟
نه اصلا، هیچ مشکلی با او نداشتم. حتی به ‌تازگی متوجه شدم که همسر او باردار است.
چه شد که همکارت را به قتل رساندید؟
قصد ارتکاب جنایت را نداشتم. ناگهان گلوله از تفنگ شلیک شد. تیر ابتدا به مانیتور برخورد و سپس به قفسه سینه مقتول اصابت کرد.
مقتول در آن ساختمان چه کاری انجام می‌داد؟
 مهندس شبکه بود.
بازار
چرا کلت‌ کمری همراه داشتید؟
آن روز سلاح را برای ترساندن کارفرمای خود آورده بودم.
سلاح را از کجا خریده بودید؟
یک پیج در فضای مجازی پیدا کردم که کلت ‌کمری می‌فروخت. از آنجا سفارش دادم.
با کارفرمای خود چه مشکلی داشتید؟
حقوق دریافتی من زیر 20 میلیون تومان بود و مدام به او می‌گفتم که حقوقم را افزایش دهد؛ اما قبول نمی‌کرد.
برای همین تصمیم گرفتید کارفرمای خود را به قتل برسانید؟
نه، فقط می‌خواستم او را بترسانم.
از روز حادثه بگویید. چه شد که شلیک کردید؟
آن روز صبح به دفتر کارفرما رفتم و موضوع را مطرح کردم، اما در آنجا به صورت لفظی با یکدیگر مشاجره کردیم که ناگهان کلت‌ کمری را برای ترساندن او کشیدم. لحظه بعد به صورت اتفاقی یک گلوله شلیک شد و به فرد دیگری که همکارم بود، برخورد کرد.
پس از ارتکاب جنایت چه کار کردید؟
ترسیده بودم. به سمت جاده ساوه فرار کردم، اما ترسیدم و خودم را به کلانتری در پرند معرفی کردم.


نظرات شما