عصر قم - فارس / محمدحسین صفارهرندی با تأکید بر اینکه آنچه در این 12 روز اتفاق افتاد را نمی‌توان صرفاً یک جنگ نامید، گفت: «بر اساس یافته‌هایی که اکنون در اختیار نهادهای اطلاعاتی کشور است، این ماجرا یک عملیات براندازی بود که عناصر جنگی نیز به استخدام آن درآمده بودند و در خدمت آن قرار گرفته بودند.»
محمدحسین صفارهرندی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت‌وگوی ویژه خبری، با اشاره به ابعاد پشت‌پرده تحرکات اخیر دشمنان علیه جمهوری اسلامی ایران، تأکید کرد: «واقع مطلب این است که اگر به اهداف اعلام‌شده اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها در این ماجرا دقت کنیم ـ که گاهی وقت‌ها خیلی با هم پنهان‌کاری هم ندارند و حتی از جانب یکدیگر صحبت می‌کنند ـ روشن می‌شود که برخلاف تصور ساده‌لوحانه‌ای که این دو حوزه را از هم منفک می‌داند، اساساً جدایی میان آن‌ها نیست.»
وی افزود: «البته ممکن است حتی در درون خود اسرائیلی‌ها میان محافل مختلف اختلافاتی باشد، اما منفک‌دانستن دو حوزه آمریکا و رژیم صهیونیستی از هم به‌نوعی ساده‌لوحی است. البته بعضی‌ها هم رندانه چنین تصویری ارائه می‌کنند و اصرار دارند که این تفکیک را ترویج دهند.»
صفارهرندی با اشاره به سناریوی از پیش‌طراحی‌شده دشمنان در این ماجرا تصریح کرد: «آن‌ها خودشان هم اعلام کرده بودند که چند هدف مشخص را دنبال می‌کنند و شاید برجسته‌ترین این اهداف، حذف جمهوری اسلامی بود؛ یعنی در واقع هدفشان براندازی بود.»وی با تأکید بر اینکه آنچه در این 12 روز اتفاق افتاد را نمی‌توان صرفاً یک جنگ نامید، گفت: «بر اساس یافته‌هایی که اکنون در اختیار نهادهای اطلاعاتی کشور است، این ماجرا یک عملیات براندازی بود که عناصر جنگی نیز به استخدام آن درآمده بودند و در خدمت آن قرار گرفته بودند.»عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: «طبیعتاً هرآنچه که برای چنین عملیاتی لازم بوده، در خدمت آن قرار گرفته بود. این یک عملیات پیچیده براندازی بود که طراحان آن کاملاً به نتیجه آن اطمینان داشتند.»
بازار
وی گفت: «اخیراً مطلبی را شنیدم که نمی‌دانم مجاز به بیان آن هستم یا نه، اما نقل شده که در روسیه و از زبان برخی مقامات آن کشور، دو یا سه روز پیش از آغاز عملیات در 23 یا 24 خرداد، تماسی از محافل اسرائیلی با برخی سطوح دیپلماسی روسیه برقرار شده بود و طی آن به آن‌ها گفته بودند که " alt="عصر قم" width="100%" />
صفارهرندی افزود: «آن‌ها با چنین اطمینانی به میدان آمده بودند؛ به این امید که اقداماتی که تدارک دیده‌اند، منجر به سقوط قطعی جمهوری اسلامی شود، آن‌هم در یک بازه زمانی بسیار کوتاه. این رویا چیزی شبیه همان توهمی بود که صدام برای فتح شش‌روزه تهران داشت یا همان‌طور که گروهک منافقین خبیث تصور می‌کرد که در پایان جنگ می‌تواند موجی را در داخل ایران ایجاد کند.»
او در ادامه تأکید کرد: «اگر با چنین نگاهی به این صحنه بنگریم، درمی‌یابیم که این یک شکست بسیار بزرگ برای طراحان آن بوده است؛ از آن شکست‌هایی که می‌گویند "چی فکر می‌کردیم، چی شد!"»صفارهرندی افزود: «مهمترین تکیه‌گاه طراحان این عملیات این بود که مردم ایران پیاده‌نظام این پروژه خواهند بود. مردمی که دلخوری‌هایی دارند، کمبودها، تنگناهای معیشتی... و البته عامل عمده همین مشکلات هم خود آن‌ها هستند که با اعمال تحریم‌ها تلاش کردند مردم ایران را مستأصل کنند.»
وی گفت: «تصورشان این بود که اعمال تحریم‌ها فلج‌کننده خواهد بود و مردم را به نقطه شورش می‌رساند. فکر می‌کردند مردم وقتی به ستوه بیایند، علیه مسئولین و ساختار حاکم قیام خواهند کرد.»
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: «اما درست برعکس اتفاق افتاد. مردم وقتی چهره عریان این ماجرا را دیدند، به‌جای آن‌که با مسئولین درگیر شوند، با منشأ قضیه درگیر شدند.»
صفارهرندی در ادامه گفت‌وگوی ویژه خبری، با اشاره به محاسبات غلط دشمنان در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران تصریح کرد: «بخشی از خطای محاسباتی دشمنان به این تصور نادرست بازمی‌گردد که اگر رأس تشکیلات نظامی جمهوری اسلامی مورد هدف قرار گیرد و چهره‌های شاخص در ستاد کل نیروهای مسلح، فرماندهی کل سپاه و فرماندهی هوافضای سپاه حذف شوند، جمهوری اسلامی دیگر قادر به نشان دادن توانمندی‌های خود نخواهد بود.»وی افزود: «دشمنان بر اساس برخی تست‌های قبلی، به این نتیجه رسیده بودند که اشراف اطلاعاتی کاملی برای اجرای چنین عملیاتی دارند.»
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به آمادگی اطلاعاتی کشور گفت: «دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی ما از قبل می‌دانستند که در برنامه آن‌ها اقداماتی از جنس ترور پیش‌بینی شده، اما شاید شکل دقیق آن مشخص نبود. این عملیات برق‌آسا، مشابه همان شیوه‌هایی بود که در جنگ جهانی دوم از سوی هیتلر طراحی شده بود تا دشمن را در شوک اولیه از واکنش بازدارد.»
او ادامه داد: «تصور آن‌ها این بود که جمهوری اسلامی حتی فرصت اندیشیدن و واکنش نشان دادن نخواهد داشت. اما هنر بزرگ نظام جمهوری اسلامی، به رهبری هوشمندانه رهبر معظم انقلاب اسلامی بازمی‌گردد؛ کسی که در همان ساعات اولیه، جایگزین‌های آماده را معرفی کردند و بعد از آن، مسئولیت‌ها واگذار و برنامه‌های عملیاتی مقابله روی میز آمد و به اجرا درآمد ـ آن هم به شکلی مؤثر.»
صفارهرندی تصریح کرد: «این موضوع در محاسبات آن‌ها جایی نداشت. یعنی آمادگی رهبری و نیروهای مسلح در اجرای مقابله به مثل، نقطه قوتی بود که از دید دشمنان مغفول مانده بود. البته آن‌ها می‌دانستند که ما از برخی توانمندی‌ها برخورداریم، اما تصورشان این بود که با زدن همان نقاط کلیدی، قدرت واکنش ایران را از بین می‌برند.»
وی با اشاره به نخستین ساعات پس از حمله گفت: «در همان آغاز، بخشی از ظرفیت‌های پدافندی و آفندی ما مورد هدف قرار گرفت، اما دشمنان باور نمی‌کردند که ظرفیت‌های واقعی جمهوری اسلامی چندین برابر چیزی است که آن‌ها تصور می‌کردند. وقتی تنها چند ساعت پس از حمله، عملیات مقابله به مثل جمهوری اسلامی با آن ابعاد شروع شد، آشکار شد که این محاسبه هم غلط بوده است.»عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، سومین خطای محاسباتی دشمنان را برداشت نادرست آن‌ها از مردم ایران دانست و اظهار داشت: «آن‌ها تصور می‌کردند مردم ایران پیاده‌نظام عملیات براندازی خواهند بود، در حالی‌که دقیقاً برعکس شد. مردم بیشتر به ایران، به حکومت، و به نظام نزدیک شدند.»
وی افزود: «البته ما منکر دلخوری‌ها و مطالبات به‌حق مردم نیستیم؛ این گلایه‌ها همچنان وجود دارد و کسی منکر آن نیست. اما نکته مهم این است که مردم وقتی دیدند کسانی که ادعا می‌کردند با حکومت مشکل دارند، اما با هدف قرار دادن یک دانشمند و کشتن بی‌گناهان، مردم عادی را هم قربانی کردند، دریافتند که این دشمن به هیچ‌وجه دلسوز مردم ایران نیست.»
صفارهرندی گفت: «این چه‌جور ادعای دوستی با مردم ایران است که در جریان یک حمله به یک دانشمند، 20 نفر از مردم عادی هم کشته می‌شوند؟ این همان دشمنی است که می‌گفت ما با ملت ایران کاری نداریم! مردم در همان ساعات ابتدایی حادثه، حقیقت را دیدند و به‌جای فاصله گرفتن از حکومت، به آن پناه آوردند. حکومتی که قرار بود توسط مردم متلاشی شود، حالا پناهگاه مردم شد.»
صفارهرندی در ادامه گفت‌وگوی ویژه خبری، با اشاره به تجربه‌های مشابه در منطقه و پیام‌های آن برای افکار عمومی ایران اظهار داشت: «تجربه‌هایی نظیر آنچه صهیونیست‌ها در قبال سوریه انجام دادند، کاملاً گویاست. کشوری که دیگر تسلیم شده، یعنی سوریه‌ای که گفته من با شما مشکلی ندارم، حتی با همین هیئت حاکمه‌ای که دیگر انواع اداها را درآورده تا بگوید تسلیم است.»
وی توضیح داد: «همان کسی که قبلاً با آن هیبت و هیئت داعشی یا النصره ظاهر می‌شد، حالا خودش را کادره کرده؛ کراوات می‌زند، کت و شلوار می‌پوشد، یعنی کاملاً خودش را مطابق سلیقه آن‌ها درآورده، اما باز هم کاخ او را می‌زنند، در حالی که حتی تیری هم به سمت آن‌ها شلیک نکرده‌اند.»عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرد: «مردم ما وقتی این داده‌ها را کنار هم می‌گذارند، با همان هوش طبیعی خودشان به یک جمع‌بندی روشن می‌رسند. می‌گویند معلوم است اگر این‌ها پایشان به اینجا برسد، همین کارها را خواهند کرد. از ما انتقام خواهند گرفت. خواهند گفت شما چرا در این مدت بلای جان ما شده بودید؟ چرا حکومتی سر کار آوردید که چنین مشخصاتی دارد؟»وی ادامه داد: «در واقع برمی‌گردیم به همان حرفی که یک مقام خبیث آمریکایی سال‌ها قبل گفته بود که ما به ژن ایرانی بدبین هستیم. می‌گفتند ژن ایرانی همراه با فریب، دروغ و کلک است؛ بنابراین حتی به آن‌هایی که طرفدار آمریکا هم جلوه می‌کنند، نمی‌شود اعتماد کرد.»