عصر قم - اعتماد / رضا و نوشین بعد از سالها زندگی مشترک تصمیم به طلاق گرفتهاند.
آنها میگویند طلاق تصمیم هر دوی آنهاست. نوشین درباره دلیل این جدایی به اعتمادآنلاین توضیح میدهد.
*چه مدتی با همسرت زندگی کردی؟
من و همسرم 13 سال قبل ازدواج کردیم.
*در این سالها اختلاف داشتید؟
مشکلاتی داشتیم اما اختلافی که باعث شود زندگی ما از هم بپاشد، نداشتیم.
*بچه هم دارید؟
بله، یک دختر 10 ساله داریم.
*چرا میخواهید از هم جدا شوید؟
من پدرشوهر ثروتمندی دارم. او از من خوشش نمیآید و رابطه من با خانواده شوهرم تقریباً قطع شده است. حالا که پدرشوهرم بیمار است، شوهرم تصمیم گرفته از من جدا شود و با خانوادهاش زندگی کند.
*شوهرت هم با خانوادهاش ارتباطی نداشت؟
او هر هفته به خانه آنها میرفت اما من نمیرفتم. البته به خواست خودم نبود. خانواده شوهرم گفته بودند که نوشین به خانه ما نیاید.
*شوهرت قبول کرد؟
قبول کرده بود که تنها میرفت و من را نمیبرد.
*چرا خانواده شوهرت با تو اختلاف داشتند؟
آنها من را در شأن خودشان نمیدانستند.
*چطور با شوهرت آشنا شدی؟
ما همدانشگاهی بودیم. بدون حضور خانواده شوهرم ازدواج کردیم.
*حالا چرا قبول کردی از شوهرت جدا شوی؟
ما در زندگی مشکلات زیادی داشتیم و هنوز هم مستاجر هستیم. پدرشوهرم کمک به شوهرم را منوط به جدایی از من کرده بود. شوهرم قبول نکرد. حالا که پدرش در حال فوت شدن است، شوهرم میگوید چون دلش را شکسته میخواهد جبران کند. من آدمی نیستم که به زور به کسی بگویم با من بماند. میخواهد جدا شود، قبول کردم.
*بچه چه میشود؟
قرار است با من بماند. پدرش گفته خرجیاش را میدهد.
*یعنی بعد از فوت پدرشوهرت، شوهرت برمیگردد؟
مردی که یک بار زنش را ترک کند، راه برگشتی برای او نیست.
بازار ![]()