عصر قم
ادبیات رهگذر کوچه‌هاست، نه شمایلی در موزه‌ها
شنبه 20 شهريور 1400 - 09:41:02
عصر قم - زبان شعر» از زبان گفتار و نوشتارِ معمولی جدا ست، و گرچه در زندگی روزمره به آن اندازه کاربردی و مهم نیست اما در بسیاری از موارد روان بخش تر و زندگی ساز تر است. شعر و غیر شعر یعنی «گفتار و نوشتارهای ادبی و غیر ادبی»، هردو از واژگان، گرامر، و مصالحی یکسان استفاده می کنند، اما با هم تفاوتی وثیق دارند. شناخت این تفاوت سبب بهره مندی سرشارتر ما از خواندن شعر می شود، و نگاه ما را به جهان شعر دقیق تر می کند.
بدون تردید شعر یکی از هنر های اصیل بشری است که از دیر زمان با ذهن وعواطف انسانها سرو کار داشته ودر قالب گفتار آهنگین وعاطفی تجلّی می یابد. در دوران پیش از اسلام ودر محیط جاهلی آن زمان،شعر پدیده ای کاملا شناخته شده بود وشاعران جایگاه رفیعی داشتند. پس از ظهور اسلام نیز اهتمام به شعر کاسته نشد وپیامبر بزرگوار اسلام(ص) واصحاب ایشان به شعر وتأثیر گذاری آن وضرورت استفاده از آن برای اهداف مقدّس کاملا واقف بوده اند.
شهر قم نیز یکی از مهمترین خاستگاه های شعر و ادب پارسی است که پس از انقلاب و رشد گسترده شعر آیینی به کانون توسعه این حوزه ادبیاتی در کشور مبدل شد.
یکی از جوانان مستعد قمی که در سالهای اخیر آثار خوبی در این عرصه داشته است، محمد غفاری آست. وی در گفت‌وگو با ایسنا گفت: اواخر سال 87 شعر را شروع کردم. ابتدا طبع شعری داشتم. به سمت محافل ادبی و انجمن‌ها کشیده شدم. در انجمن شعر قم و جلسات استاد مجاهدی و آقای حسینی شرکت کردم. کم‌کم مشغول به کارهای اجرایی انجمن شدم، دوستی با آقای برقعی باعث شد جدی‌تر وارد عرصه شعر شوم و رشته دانشگاهی‌ام را به ادبیات تغییر دادم.
وی افزود: آقای مجاهدی پدر شعر قم هستند و سایه ایشان در شعر قم خیلی گسترده است. تمام شاعران قم تحت تاثیر اندیشه‌ها و شعر ایشان هستند. در شعر من علاوه بر استاد مجاهدی؛ آقای حسینی، آقای برقعی، آقای شرافت و آقای زمانی تاثیرگذار بودند و کمک کردند که مسیر را ادامه بدهم و پیشرفت کنم.
غفاری تصریح کرد: همه در ابتدا با شاعران کهن ارتباط می‌گیرند که به علت تاثیرات کتاب‌های درسی است. با حضور در جلسات شعر و ورود به فضای حرفه‌ای، پنجره جدیدی به رویم باز شد. با شعر معاصر آشنا شدم، آن هم نه شعر نیما، اخوان، بهار و شهریار بلکه با شعر امروز آشنا شدم. شعر شاعرانی که در فضای امروز و با زبان امروز شعر می‌گویند و کتاب‌هایشان منتشر می‌شود.
سکوت کتب درسی در عرصه شعر روز جامعه
وی تاکید کرد: فصلی بین آموزش نوجوانی در مدرسه و فضای ادبیات حرفه‌ای روز جامعه ایجاد شده است. به خاطر همین خلأ و فصل، سال‌های اول شعر دچار اشتباه بودم و فکر می‌کردم فقط باید اشعار کهن بخوانم. بعد از آشنایی با شعر معاصر مسیرم عوض شد. قیصر امین پور، حسین منزوی و سعید بیابانکی شاعرانی هستند که در مسیر شعری من‌ موثر بودند.
غفاری با تاکید بر اینکه هیچ وقت نباید اشعار کهن حذف بشود، گفت: نباید پشتوانه، پیشینه و بزرگانمان را فراموش کنیم. این‌ها میراث ادبیات فارسی هستند.باید بشناسیم‌شان، تاریخ ادبیات و بدیهیات را بدانیم. از طرفی هم نباید فقط با یک نوع ادبیات مواجه شویم. معلمان و اساتید ما چون همین یک مدل را بلدند، سراغ فضای جدیدتر، معاصرتر و امروزی نمی‌روند و همین روند را به همین صورت که مشق شده ادامه می‌دهند.
وی یادآور شد: در کتاب‌های درسی بعد از شهریار و بهار اسمی از شاعران جدید نیامده است. کمی از نیما، اخوان و سهراب گفته می‌شود و تمام. ادبیات یک رود جاری است این مسیر نباید متوقف شود. باید از شاعران جدیدتر گفت مثل قیصر، بهمنی، منزوی و... خوشبختانه می‌توان گفت در حال حاضر کم‌کم این اتفاق در حال وقوع است.
نوجوان امروز نیازمند آشنایی با شعر امروز است 
غفاری گفت: من تجربه تدریس ادبیات در دبیرستان را داشتم. در کنار کتاب درسی با دانش‌آموزان درباره شعر معاصر صحبت می‌کردم، شاعران امروز را معرفی می‌کردم، مثال‌هایم از شعر امروز بود و کتاب‌های شاعران امروز را هدیه می‌دادم. انتظار نداشتم دانش‌آموزان کارشناس شعر امروز جامعه شوند و فضای شعر را کامل بشناسند، فقط به دنبال این بودم که حداقل اسمی از شاعران حال حاضر بشنوند.
معاون فرهنگی حوزه هنری بیان کرد: در حوزه هنری باشگاه‌های شعر برگزار می‌شود. در این فضا هم سعی کرده‌ایم ارتباط افراد را با شعر امروز بیشتر کنیم و علاوه بر حفظ اشعار کهن، از اشعار معاصر هم حفظ می‌کنند و درباره این‌ها هم صحبت می‌کنیم. بعد از آشنایی با شعر معاصر پنجره‌ای که به روی افراد باز می‌شود، منظره زیبایی دارد. در شعر امروز نوجوان می‌تواند دغدغه‌هایی را درک کند که به او نزدیک است و دغدغه‌های شخصی خود در شعر پیدا می‌کند.
وی افزود: خیلی‌ها به ادبیات علاقه ندارند چرا که ارتباط درستی شکل نگرفته. دانش‌آموز فقط با متن شعر مواجه است و نه با پیرامونش. در شعر معاصر ما با پیرامون شعر مواجه می‌شویم. شرایط اجتماعی شاعر را درک می‌کنیم، صفحه اینستاگرامش را می‌بینیم و فیلم‌های شعرخوانی او را در تلویزیون و فضای وب دنبال می‌کنیم.
غفاری با اشاره به اینکه بر خلاف تصور عموم، شاعران فقط به سمت کتاب‌های شعر و مربوط به آن نمی‌روند؛ گفت: من بیشتر از این که درگیر کتاب شعر باشم، درگیر کتاب‌های داستانی و تاریخ هستم. این کتاب‌ها بیشتر برایم مفید بوده و چیزهای بیشتری یاد گرفته‌ام. آثار اسماعیل فصیح نویسنده دهه شصت و زندگینامه‌های بزرگان تاریخ مثل کتاب «قلندر و قلعه» درباره سهره‌وردی، «آتش بدون دود» نادر ابراهیمی که درباره ملاصدرا است، کتاب «سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می‌آمد» نادر ابراهیمی درباره امام خمینی، کتاب «رشته دراز آرزو» که زندگینامه یک روحانی است؛ خیلی برایم موثر بوده. زندگینامه‌ها می‌تواند در ساخت شخصیت افراد نقش بسیار موثر داشته باشد.
وی عنوان کرد: در فضای شعر دو کتاب «موسیقی شعر» و «تاریخ ادواری شعر فارسی» از آقای شفیعی کدکنی و دو کتاب محمد کاظم کاظمی به نام «روزنه» مبانی و عناصر شعر را آموزش می‌دهد و «رصد صبح» که درباره شعر جوان صحبت می‌کند و چند شاعر جوان را انتخاب کرده و اشعارشان را بررسی کرده است.
ادبیات ویترین فرهیختگی نیست
شاعر قمی گفت: متاسفانه ادبیات دارد به یک ویترین تبدیل می‌شود. ادبیات فقط هنر و فرهیختگی نیست، باید در زندگی ما، ‌انتخاب واژه‌ها و نگاهمان جاری باشد. ولی الان زبان و ادبیات فارسی که در جامعه مرسوم است یک ساحت شده و ادبیاتی که ما در فضاهای ادبی، انجمن‌ها، کتاب‌ها و چاپ نشرمان استفاده می‌شود، یک چیز است.
پیوند بین فضای ادبیات فرهیختگی و ادبیات گفتاری ایجاد نشده است و موجب شده هر روز ادبیات گفتاری، ‌روزنامه‌ای و مردمی پس رفت داشته باشد و سبک‌تر و سخیف بشود. فضای رسمی و هنری ادبیات‌مان هم ویترینی‌تر بشود. 
وی افزود: اگر در گذشته یک شاعر یا نویسنده چند هزار تیراژ داشت یا کتابش تجدید چاپ می‌شد، الان فقط چند نسخه از کتاب یک شاعر چاپ می‌شود. خیلی شاعر معروف و خوبی باشد، کتاب تجدید چاپ می‌شود که ارگان‌ها و نهادها بخرند یا هدیه داده شود. اگر ارتباط معناداری بین این دو ایجاد نشود، زبان فارسی تصعیف می‌شود و صرفا تبدیل به یک‌ محاوره دم دستی می‌شود که نمی‌شود با آن مفاهیم را انتقال داد.
غفاری تاکید کرد: با بها دادن به ادبیات رسمی‌، توجه به آموزش صحیح بچه‌ها، کتابخوان کردنشان، تلاش والدین برای سوق دادن فزرندانشان به سمت ادبیات و مردمی‌تر شدن نهادهای متولی فرهنگ و زبان فارسی مثل حوزه هنری، نهاد کتابخانه‌ها و... فاصله کم می‌شود.
ادبیات را نُقل محافل مردمی کنیم
غفاری چند مثال از فعالیت‌هایی که در فضای قم شکل گرفته را به این صورت بیان کرد: هیئت در فضای فرهنگی جامعه رسانه‌ی مهمی است که جمعیت قابل توجهی در آن حضور پیدا می‌کنند تا از معارف بهره‌مند شوند. وقتی شعر از ارکان هیئت باشد و شاعر در هیئت حضور پیدا کند، باعث می‌شود هیئت رشد کند. مخاطبان وقتی با شعر خوب مواجه شوند، شعر شناس می‌شوند. فضای شعر هیئت قم فضای خوبی است، چون از ابتدا مردم با شعر خوب مواجه بودند. مخاطب نوحه‌های سخیف را نمی‌پذیرد و از مداح مطالبه شعر خوب دارد و اگر این اتفاق رخ ندهد مداح با اعتراض مخاطب مواجه می‌شود. این نمونه‌ای از مردمی شدن شعر است که موفق هم بوده.
وی ادامه داد: مورد دیگر ادبیات طنز بوده. محفل شعر قمپز، محفل شعر طنز است که خیلی هم با استقبال رو به رو شده است. جدی ترین مباحث انتقادی، با زبان ادبیات، هنر و طنز بیان می‌شود. در نتیجه اسباب خوش آمد مخاطب فراهم می‌شود و ادبیات کارکرد خودش را دارد. از طرفی بیان مشکلات سیاسی، اجتماعی، مدنی و... و بررسی کردن آن‌ها با زبان ادبیات و هنر شیرین و موثر است.
وی افزود: روش دیگر بهره گیری از داستان گویی برای بیان مطالب مختلف است. برای مثال نویسندگان زیادی تاریخ و زندگینامه اهل بیت را با وارد کردن شخصیت‌های خیالی و داستان پردازی و همراه کردن شخصیت با وقایع تاریخی، در قالب داستان روایت می‌کنند. مخاطب می‌تواند به جای خواندن کتاب تاریخی سخت‌خوان، تاریخ را از داستان‌ها دریابد و از داستان هم لذت ببرد.
شاعر قمی با بیان اینکه محتوا در قالب داستان پرمخاطب و اثرگذار است تا اینکه در قالب تاریخ رسمی یا یک سخنرانی باشد؛ گفت: حجت‌الاسلام مظفر سالاری، استاد حوزه، این کار را انجام می‌دهند. کتاب «رویای نیمه شب» درباره امام زمان است ولی چون از ادبیات داستانی استفاده کرده، کتابش به چاپ صدم رسیده و این یعنی یک ورزشگاه آزادی نشستند پای منبر یک روحانی که برایشان قصه تعریف کند و در قصه از امام زمان بگوید. «دعبل و زلفا» یکی دیگر از کتاب‌های پرفروش آقای سالاری است که درباره زندگی امام رضاست. این هم یک کتاب داستانی موفق است.
غفاری یادآور شد: سید مهدی شجاعی در انتشارات نیستان تاریخ بخشی از اسلام را به صورت قصه منتشر می‌کند. کتاب «نامیرا» یک کتاب عاشورایی درباره تحولات سیاسی و اجتماعی کوفه است که توانسته تاریخ سخت را به قصه‌ای شیرین تبدیل کند. این کتاب سال‌هاست که کتاب پرفروشی است و هر سال محرم درباره‌اش صحبت می‌شود. حالا یک نفر تاریخ آمیخته با داستان را در کتاب می‌آورد و کسی هم سریال «مختارنامه» و «معصومیت از دست رفته» را می‌سازد. با این اتفاقات پیوند مردم با ادبیات و کتاب روز افزون می‌شود. 
شعر رسانه‌ای موثر در جامعه
وی تاکید کرد: شعر به مثابه یک‌ رسانه است، نه فقط یک اثر هنری. شعر ارزش‌های هنری دارد ولی چیزی که به شعر هویت می‌دهد کارکرد رسانه‌ آن است. گاهی برای انتقال مفاهیم عاشقانه لطیف و خوب است و عواطف را تحریک می‌کند. گاهی برای زنده نگه داشتن مفاهیم تاریخی است. گاهی برای نمایش اندیشه و فکر و یک‌ وقتی هم در قالب طنز برای جلوگیری از آسیب‌های اجتماعی بروز پیدا می‌کند.
غفاری گفت: دنیای بدون شعر دنیای مکانیکی و ماشینی است. شعر پایه ادبیات است و ‌ادبیات هنرهای دیگر را می‌سازد. اگر کلمه نباشه نمایشنامه و فیلنامه‌ای نیست، در نتیجه تئاتر و سینمایی نیست؛ ترانه‌ای نیست که موسیقی خوب تولید شود. محتوای اولیه کلمه است. دنیایی نیست که شعر فضای محتوایی برای آن ایجاد نکرده است. وقتی شعر نباشد کلمه‌ها، ترکیب جدید و عبارات هنرمندانه ساخته نمی‌شود و ادامه پیدا نمی‌کند تا هنر ادامه پیدا کند و در جامعه متبلور بشود. در نتیجه احساس، عواطف و ظرافت‌ها از بین می‌رود و جامعه، خانواده و فرد دچار آسیب می‌شود.
وی تصریح کرد: فردی که یک وسیله برای ایجاد حال خوب، یک لالایی و شعر برای زمزمه کردن و کلمه‌ای برای برون ریختن احساساتش نداشته باشد؛ آرام آرام تبدیل به یک آهن و شخصیت خشک و ماشینی می‌شود و انسانیت از بین می‌رود.
انتهای پیام

http://www.Qom-Online.ir/Fa/News/327576/ادبیات-رهگذر-کوچه‌هاست،-نه-شمایلی-در-موزه‌ها
بستن   چاپ