عصر قم - ورزش 3 /ورزش سه در آستانه دربی با ساشا ایلیچ، دروازهبان سابق پرسپولیس گفتگو کرد.
هر وقت به دربی تهران نزدیک میشویم نام چند ستاره خارجی سابق پرسپولیس و استقلال در ذهنها تداعی میشود. ستارههایی که نامشان با دربی گره خورده است. یک نام برای همیشه با تصویر چند گل تماشایی گره خورده: ساشا ایلیچ، دروازهبانی که خودش با خنده میگوید «من گلر بدشانس بودم و زیباترین گلها را در دربی خوردم».
امروز در آستانه دربی پرسپولیس-استقلال با ساشا ایلیچ گفت و گو کردیم. مردی که در دو دربی 55 و 56 با پیراهن پرسپولیس در آزادی درون دروازه ایستاد و حالا ، در گفتوگویی اختصاصی با ورزش سه، پرده از خاطراتش برداشت. از گل ثانیه 47 علی سامره، استقلالی سابقی که ساشا این روزها در امارات با او رفیق است و در دفتر ایجنت مشترکشان همدیگر را میبینند، تا روزهایی که در کنار چهرههایی مثل علی دایی، یحیی گلمحمدی، وحید هاشمیان و افشین پیروانی، یک فصل پر از فشار و در عین حال پر از خاطره را با پرسپولیس تجربه کرد.
ایلیچ که بعد از آویختن دستکشها در مقدونیه و تیم ملی کشورش وارد دنیای مربیگری شده و حالا بهعنوان مربی دروازهبانها در تیم «الامارات» در دسته دوم فوتبال امارات کار میکند، با تأکید میگوید عاشق ایران و مردمش است و دوست دارد یک روز بهعنوان مربی گلرها به لیگ ایران برگردد؛ چه در پرسپولیس، چه در تیمی دیگر. او از اسنوکر بازی کردن با علی دایی میگوید، از اینکه در دوبی «همه استقلالی هستند و هیچ پرسپولیسیای نیست» و با خنده تعریف میکند چطور توسط فرهاد مجیدی، رضا عنایتی و علی سامره محاصره شده اما «قلبش همیشه قرمز» مانده است. این گفتوگو، صحبتهای بیپرده چهرهای است که شاید نتایج در دوران حضورش در پرسپولیس با او مهربان نبود، اما یکی از ماندگارترین دروازهبانهای دربی به شمار میآید.

- حالتان چطوره؟
خیلی خوشحال شدیم از دیدنت. ساشا ایلیچ، دروازهبان سابق پرسپولیس.
-دروازهبان بدشانس.
دروازهبانی که زیباترین گلها را در دربی تهران خورد
-بله بله. از بخت بد من بود. ولی من از بازی کردن در تیم بزرگی مثل پرسپولیس واقعا لذت میبردم. برای من روزهای خیلی خوبی بود. شاید نتایج خوبی نگرفتیم ولی در خاطرات من آن یک سال در پرسپولیس سال خیلی خیلی خوبی بود.
اگه یادت بیاید دربی شماره 55 بود. چون تو در تهران در دو دربی بازی کردی. دربی شماره 55 و دربی شماره 56
-بله دربی 55 رو خوب یادم هست چون اولین بار بود که در دربی تهران بازی می کردم. به شدت تحت فشار بودم و احساس می کردم تحت فشار هستیم چون اتمسفر واقعا باورکردنی نبود. اگر اشتباه نکنم بیشتر از 120 هزار نفر در استادیوم آزادی بودند. دربی تهران واقعا یکی از بزرگترین دربی های دنیا است چون کمتر دربیای را با این همه تماشاچی پیدا می کنید.
آن دربی در ورزشگاه با 100 هزار نفر برگزار شد ولی حالا به دلیل بازسازی استادیوم آزادی دربی در شهر دیگری برگزار می شود فقط با هشت هزار نفر تماشاچی. اما در آن زمان 100 هزار نفر در استادیوم بودند
- شاید هم بیشتر
بله شاید هم بیشتر.
-ولی خیلی ها پای تلویزیون می نشینند و بازی را تماشا میکنند. قطعا.
ساشا گلی که در آن دربی از علی سامره خوردی را یادت هست؟ در ثانیه 47 گل خوردی
-بله. سه هفته پیش علی سامره را در دوبی دیدم.
پس الان با سامره رفیق شدید؟ هر دو در دوبی کار میکنید؟
-سامره در بطائح کار می کند و تیم من الامارات در شهر دیگری است. ولی ما همدیگر را در دفتر ایجنتمان میبینیم. هر دو ایجنت مشترکی داریم.

ساشا پیدا کردنت خیلی سخت بود. متوجه شدیم که قبل از حضور در امارات در کشور خودت مقدونیه به عنوان مربی دروازه بانها کار کرده بودی.
-بله من در تیم ملی مقدونیه مربی دروازهبانها بودم. در چین هم کار کردم. بالاخره سعی دارم کارم را بکنم. چون دیگر دروازهبان نیستم و مربی شدهام.
دوست داری روزی در ایران به عنوان مربی دروازهبانها کار کنی؟
-قطعا. با ایجنتم در این باره صحبت کردم و بهش گفتم یک کار خوب پیدا کن. چون من عاشق ایران و مردم ایران هستم. من پنج سال زیبا را در ایران سپری کردم و دوستان زیادی دارم. با آنها در تماسم و دوست دارم به عنوان مربی گلرها به ایران برگردم.
مردم ایران و به خصوص پرسپولیسیها هم دوستت دارند شاسا
-ممنونم واقعا. من اینجا در دوبی ایرانیهای زیادی میبینم و با هم خیلی صحبت میکنیم و دوران خوبی میگذرانیم. آدمهای خیلی خونگرم و بامحبت. ایرانیها فوقالعادهاند و با هر کس که صحبت میکنم از ایران حرف میزنم. از مردمش، از فرهنگش
از کار به عنوان مربی بگو. وقتی دستکشها را آویختی از چه زمانی تصمیم گرفتی مربی بشوی؟
-مربیگری را از کشورم شروع کردم. دورهها را گذراندم و همه لیسانسهای لازم را دارم. پروانه مربیگری و مربیگری دروازهبانها.
مدرک A یوفا را داری؟
-بله مدرک A و B یوفا در مربیگری را دارم و همینطور پروی یوفا. در مربیگری دروازهبانی هم بالاترین مدرک را دارم. من در تیم ملی کشورم مقدونیه مربی دروازهبانها بودم. یک سال قبل از اینکه به امارات بیایم. از این کار همانقدر لذت میبرم که زمانی که دروازهبانی بودم از گلری لذت می بردم.
ساشا این هفته جمعه شب دربی تهران برگزار می شود و هر زمان که به دربی نزدیک میشویم اسم ساشا ایلیچ در ذهن هواداران پرسپولیس تداعی میشود. خاطرهای از دربیهای خودت داری که جالب باشد و شاید کسی نشنیده باشد؟
- خاطره جالب من از جو استادیوم است و از نوع حمایت مردم از تیم. شما در کمترین جایی از دنیا می توانید دربیای سراغ کنید که بیشتر از 100 هزار نفر به استادیوم بیایند. آن استادیوم یکی از بزرگترینهای دنیا است و در زمان دربی خیلی خاص میشود. همه چیز خوب بود به جز اینکه ما بازی را باختیم (خنده) این تنها چیز منفی بود. ولی الان دارم می بینم که اکثر بازیکنهای قدیمی پرسپولیس دارند مربی میشوند. وحید هاشیمان الان سرمربی پرسپولیس است، درسته؟
هاشمیان مربی بود ولی الان اوسمار ویرا برگشته و سرمربی پرسپولیس است.
-عوضش کردند؟
بله. چون در هفتههای اول فصل نتایج خوب نبود و مدیریت تصمیم گرفت با او ادامه ندهد و اوسمار برگشت و هدایت پرسپولیس را بر عهده گرفت.
-مطمئنم هواداران تشویقش می کنند چون بازیکن بزرگی است و یک انسان خوب.
در پرسپولیس با وحید هاشمیان همبازی بودی؟
-بله. خیلی کوتاه. ولی من وحید را از آلمان میشناسم. یحیی گلمحمدی هم سرمربی بود. علی دایی سرمربی بود. و افشین پیروانی...
افشین پیروانی الان سرپرست تیم است.
-رئیس بزرگ (خنده)
ساشا پیامی برای هواداران پرسپولیس داری؟
-پیامم این است که به تیم ایمان داشته باشند و حمایتش کنند. من دربی این هفته را می بینم و از تیم حمایت می کنم. به قول معروف ایرانیها قرمزته.

بله شعار پرسپولیسیها
-امیدوارم پرسپولیس دربی این هفته را ببرد. و امیدوارم یک روز دوباره به ایران برگردم و به عنوان مربی گلرها کار کنم. در پرسپولیس یا تیم دیگری. باید دید. ولی من عاشق ایران و مردم ایران هستم و برای همه دعا می کنم.
ساشا با همبازی های سابقت در پرسپولیس هنوز در ارتباطی؟ به هاشمیان و پیروانی و دیگران اشاره کردی
-نه. با آنها ارتباط ندارم. از همان زمانی که ایران را ترک کردم دیگر با کسی ارتباط نداشتم ولی وقتی ایران بودم با همه رابطه دوستانه و عالی داشتم. در پرسپولیس با هیچکس مشکل نداشتم و همه با من رفیق بودند.
وقتی با بازیکنان پرسپولیس آن دوره صحبت می کنیم همه از تو به نیکی یاد می کنند.
-بله. ما رابطه خیلی خوبی داشتیم. با هم زندگی می کردیم و رابطه مان عالی بود. ولی می دانید من فقط با علی دایی مشکل داشتم. می دانید چرا؟ چون همیشه وقتی اسنوکر بازی می کردیم من را می برد.
پس با علی دایی خیلی اسنوکر بازی می کردید. نه؟
-بله. البته علی دایی یکی از اسطورههای بزرگ فوتبال ایران است. آدم بسیار خوب. سختکوش و حرفهای درجهیک.
گفتی که با بازیکنان استقلالی مثل مجیدی و سامره و عنایتی در تماسی.
-عجیب این است که هیچ بازیکن پرسپولیسی در امارات نیست. همه استقلالیها اینجا هستند.
بله فرهاد مجیدی در امارات سرمربی است و ...
-بله او را همین اواخر در دفتر ایجنت مشترکمان دیدم. نشستیم چای خوردیم و درباره فوتبال حرف زدیم و مربیگری و خیلی حرفهای دیگر. رضا عنایتی را هم می بینم. او قبلا بازیکن باشگاه فعلی ما بوده. اینجا آبیها من را احاطه کردهاند (خنده)
ولی قلبت همیشه قرمزه؟
-بله من همیشه قرمز هستم. البته. البته. ایران وضعیت چطوره؟ همه چیز مرتبه.
بله همه چیز مرتبه. ممنون که پرسیدی.
-در اتفاقاتی که اخیرا افتاد من خیلی نگران ایران بودم و از دوستانم پرسیدم که وضعیت چطور است و شنیدم که اوضاع خوب است و همه چیز اوکی شده. امیدوارم که همه چیز برای ایرانیها خوب باشد.
ممنونم که با ما صحبت کردی ساشا
-من خیلی ممنونم که با من تماس گرفتید. از اینجا به همه ایرانیها سلام میکنم به خصوص به هواداران پرسپولیس. امیدوارم به زودی به ایران بیایم و دوستانم را ببینم.
ممنونیم
-برای پرسپولیس در دربی این هفته آرزوی موفقیت می کنم
از طرف ورزش سه از تو متشکرم ساشا ایلیچ. خدا نگهدار
بازار