عصر قم

آخرين مطالب

سید علی خمینی در گفتگو با المنار: قصد ایران برای سلطه بر جبهه مقاومت، دروغ است اقتصادی

سید علی خمینی در گفتگو با المنار: قصد ایران برای سلطه بر جبهه مقاومت، دروغ است
  بزرگنمايي:

عصر قم - جماران / حجت الاسلام و المسلمین سید علی خمینی که به لبنان سفر کرده است، در گفت و گویی زنده با شبکه «المنار» دیدگاههای خود در خصوص نقش امام خمینی در تحولات جهانی و منطقه ای، جایگاه محور مقاومت، نسبت جمهوری اسلامی ایران با این محور و... را مطرح کرد.
مشروح این برنامه که توسط تحریریه جماران از عربی به فارسی ترجمه شده است، در پی می آید:
بینندگان گرامی، در سی‌وششمین سالگرد ارتحال رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره)، فرصتی یافته‌ایم تا نگاهی دوباره به آرمان‌ها، اندیشه‌ها و مسیر انقلابی ایشان بیندازیم.
در این راستا، این پرسش‌ها مطرح است: نوه‌ی بزرگوار ایشان، حجت‌الاسلام والمسلمین سید علی احمد الموسوی خمینی، انقلاب امام و میراث فکری و حرکتی ایشان را چگونه توصیف می‌کند؟ چرا امام خمینی با صدای رسا، ندای نهضت مستضعفین، آزادی فلسطین و مبارزه با استکبار را سر داد؟ چرا تا واپسین لحظات عمر خود بر این مسیر تأکید داشت و مسئولان را به ادامه راه دعوت می‌کرد؟ اثر انقلاب عظیم امام خمینی (ره) بر تحولات ایران و جهان، پس از گذشت 36 سال از ارتحال ایشان چگونه ارزیابی می‌شود؟ و در نهایت، در شرایط پرتحول کنونی جهان، وصایا و رهنمودهای امام روح‌الله الموسوی خمینی، بنیان‌گذار نهضت اسلامی و پرچم‌دار وحدت مسلمانان، چه جایگاهی دارند؟
برای پاسخ به این پرسش‌ها، خرسندیم که در صبح روز عید سعید قربان، میزبان حضرت حجت‌الاسلام و المسلمین سید علی احمد خمینی باشیم.
جناب آقای خمینی، به برنامه خوش آمدید. ما با حضور شما، حضرت آقای سید، عطر امام خمینی را استشمام می‌کنیم. ما در عصر امام خمینی زندگی می‌کنیم. با سفرتان به لبنان، چه میراثی از امام خمینی، این میراث جاودان، برای ما به همراه آورده‌اید؟
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم 
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلوه و السلام علی رسول الله و آله الطّیبین الطاهرین. اللّهم صلّ علی محمد و آل محمد
سلام و رحمت خدا بر شما. خوش آمدید و همچنین به همه بینندگان خوش‌آمد می‌گویم.
می‌خواهم از شما عذرخواهی کنم چون زبانم تابع زبان مادری‌ام، یعنی فارسی، است. به همین دلیل، در سخنانم کاستی، لغزش و نقص وجود دارد. اما پیش از آغاز سخن، این پرسش مطرح شد که آیا بهتر است به زبان عربی سخن بگویم یا فارسی. مناسب‌تر دیدند که ان‌شاءالله به زبان عربی صحبت کنم.
و اگر در سخنانم اشکالی وجود داشت یا اگر خواستم چیزی بگویم و نتوانستم به عربی بیان کنم، آن را به فارسی خواهم گفت و همکارمان، دکتر حسن، ترجمه خواهند کرد.
دلیل سفرم به بیروت: دلیل ظاهری و رسمی سفرم دعوت سفیر جمهوری اسلامی ایران، آقای امانی، برای حضور در مراسم بزرگداشتی بود که دیروز و پریروز توسط سفارت برگزار شد، و من با افتخار و عزت در آن شرکت کردم. اما دلیل اصلی سفرم زیارت مرقد و آرامگاه سید حسن نصرالله، سید شهدای مقاومت و سید شهدای امت، است. من او را بسیار دوست می‌داشتم و حدود بیست سال پیش نیز در ایران با او دیدار داشتم، در جماران. او حقیقتاً از مخلصان در مسیر امام خمینی بود و بسیار در مورد امام با ما صحبت کرد.
پیش از حضور در این دیدار: من به ساختمان‌هایی رفتم که توسط دشمن صهیونیستی هدف قرار گرفته بود. آنجا زنی به من گفت: این ساختمان، خانه‌ام بود که ویران شد. اما برایم مهم نیست که خانه‌ام خراب شده، بلکه افسوسم برای چیزی دیگر است: در خانه‌ام یک چفیه از امام خامنه‌ای نگهداری می‌کردم که یادگاری از ایشان بود. و این برایم بسیار ارزشمندتر از خود خانه بود.
من یادم آمد که بیست سال پیش وقتی سید حسن نصرالله به جماران آمد، خودش گفت که عمامه‌ای از امام خمینی داشت و در جنگ سال 2006 این عمامه در خانه‌اش بود و خانه‌اش ویران شد. او می‌گفت که بیش از همه، از دست دادن آن عمامه او را رنج داده بود.
همان‌طور که آن زن گفت: به خرابی خانه‌ام اهمیت نمی‌دهم، اما از دست رفتن آن چفیه امام برایم مهم است.
زبان عربی از زبان شما (نوه امام) برای ما مهم است: ما می‌خواهیم سخنان شما را به زبان عربی بشنویم، چراکه شنیدن آن از زبان نوه امام برای ملت‌های عربی و اسلامی، به‌ویژه ملت مقاوم لبنان، اهمیت ویژه‌ای دارد. شما با پدرتان، آقای سید احمد (رضوان‌الله‌علیه)، زندگی کردید؛ کسی که در تمام دوران در کنار امام بود. چه می‌توانید از راه، اندیشه، جهاد، انقلاب و دولتی که امام در ایران بنا نهاد برای ما بگویید؟ دولتی که تا امروز پایه‌ای برای مقابله با استعمار و مقابله با همه طواغیت جهانی است.
امام خمینی (ره) دارای زندگی‌نامه، مسیر و مکتبی است. زندگی‌نامه‌اش شناخته‌شده است؛ مردی اهل مجاهدت بود و به بالاترین مراتب علمی در حوزه رسید و توانست دولتی اسلامی بنا کند. او توانست حکومتی را جایگزین حکومت دیگر کند. این در نوع خود مسیر شگفت‌انگیزی است. در تاریخ جهان مردان زیادی نیستند که بتوانند حکومتی را تغییر دهند.
او مردی موفق بود. در کشورش بسیار محبوب بود، هم هنگام ورودش به ایران و هم پس از وفاتش. اما ما در ایران، امام را صرفاً به‌عنوان یک فرد با زندگی‌نامه شخصی نمی‌نگریم.
همان‌گونه که آیت‌الله خامنه‌ای در مراسم بزرگداشت امام فرمودند، آنچه برای ما مهم است مسیر امام خمینی و نمادهایی است که برای ما روشن کرد. در ایران ما شعار شناخته‌شده‌ای داریم: «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» این شعار از آغاز انقلاب تا به امروز وجود داشته و به واقع، مسیر امام خمینی بر پایه همین شعار بنا شده است. استقلال یعنی ما خود بر خودمان حکومت می‌کنیم؛ نه شرقی و نه غربی. ممکن است گاهی با شرق یا غرب گفت‌وگو کنیم، اما تصمیم‌گیر نهایی خود ما هستیم. این یعنی هویت، این یعنی استقلال. اگر انسانی در کشور خود زندگی می‌کند، اما شرق و غرب بر او حکومت می‌کنند، این استقلال نیست. ایرانی‌ها از این جهت ممتازند. و بسیاری از ملت‌های اسلامی هم چنین‌اند. آزادی یعنی این‌که من بتوانم آنچه می‌خواهم بگویم—حتی اگر مخالف دولت یا قدرت‌های داخلی باشد. این شعار ماست. گاهی در آن توفیق داریم و گاهی نه، اما این شعار نخستین ماست. وقتی می‌گوییم انقلاب زنده است و در دل‌های ایرانیان باقی است، معنایش این است که مخالفان و معارضان، شعاری بهتر از شعار ما ندارند. و اگر اشکالی هست، اگر نقدی هست، در عمل ما نسبت به این شعار است.
به همین دلیل، انقلاب زنده است و در دل مؤمنان، مسلمانان و مردم ایران باقی است: استقلال، آزادی، و حکومت اسلامی. چون ما مسلمانیم و معتقدیم که اسلام راه صحیح زندگی است، اسلامی که امام خمینی برای ما ترسیم کرد. ما معتقدیم که راز موفقیت ما، هم در دنیا و هم در آخرت (ان‌شاءالله)، همین است.
کتاب «حکومت اسلامی» امام خمینی؛ امام، این کتاب را پیش از پیروزی انقلاب نوشت. در واقع مجموعه درس‌های ایشان در نجف اشرف بود؛ ایشان در نجف جلسات متعددی تدریس داشتند. در این درس‌ها درباره ولایت فقیه و حکومت اسلامی صحبت کردند. امام در این جلسات اثبات کرد که اسلام، دارای حکومت است. و تا امروز، پس از گذشت بیش از پنجاه سال، هیچ‌کس نتوانسته بگوید اسلام حکومت ندارد. اسلام دینی است که سیاست در آن وارد است و حتی پایه‌ی آن است.
بنابراین، امام خمینی برخاست تا اسلام حقیقی را برای ما بیان کند. این‌که دین، فقط برای مسجد نیست؛ دین فقط نماز نیست؛ همان‌طور که نماز بخشی از دین ماست، سیاست نیز بخشی از دین ماست، حکومت نیز بخشی از دین ماست. چرا؟ چون نمی‌توانیم در سایه حکومتی غیر دینی نماز بخوانیم. در بسیاری از جاها، انسان می‌بیند که اسلام آمده برای مقابله با ظلم، مقابله با فساد، مبارزه با فاسدان. چگونه می‌توانیم این احکام اجتماعی اسلام را اجرا کنیم، در حالی که 75٪ از احکام اسلام، احکام اجتماعی است؟ و امام خمینی در نجف به ما اثبات کرد که این احکام اجتماعی فقط در چارچوب حکومت اسلامی قابل اجرا هستند. دو شب پیش، در مراسم سالگرد رحلت امام خمینی، گفته شد: با گذشت 36 سال از وفات ایشان، انقلاب همچنان انقلاب امام خمینی است و نام او هنوز زنده است.
راز این ماندگاری چیست؟ چرا هنوز جهان از انقلاب امام خمینی می‌هراسد؟ حتی درباره چیزی که «صدور انقلاب» می‌نامند، همچنان در ترس‌اند. امام درباره صدور انقلاب می‌گفت: انقلاب کالایی نیست که صادر شود.
اما این ترس دشمنان ایران از کجاست؟ از یک طرف، آن‌ها می‌گویند انقلاب تمام شده، امام خمینی مرده و دوران جمهوری اسلامی رو به پایان است. اما از طرف دیگر، می‌گویند، شما در فکر صدور انقلاب‌اید! شما صادرکننده انقلاب هستید! چرا انقلاب‌تان را صادر می‌کنید؟ این تناقض است. اگر انقلاب تمام شده، معنای صدورش چیست؟ خودشان با گفتار خود، گفته قبلی‌شان را نقض می‌کنند. اگر انقلاب مرده، چگونه می‌توان آن را صادر کرد؟ انقلاب زنده است با زنده بودن نمادهایش؛ انقلاب زنده است با زنده بودن شعارهایش؛ انقلاب باقی است، چون نمادها و شعارهایش باقی‌اند. تا زمانی که آزادی خواسته ماست، تا زمانی که استقلال هدف ماست، تا وقتی که ظلم‌ستیزی، اشغال‌ستیزی، و خواست حکومت اسلامی و رهبری اسلامی و حاکمیت اسلام خواسته ما باشد، انقلاب ما باقی است.
انقلاب محدود به ایران نیست: من یک یا دو سال پیش در نجف اشرف گفتم: اگر روزی ــ خدا نکند ــ جمهوری اسلامی از این مواضعش کوتاه بیاید، نیروی مردمی دیگری در دیگر کشورها پدید خواهد آمد که پایبند به همین عقاید اسلامی خواهد بود. ما ایرانی‌ها چطور فکر می‌کنیم: من یکی از مردمم، نه از مسئولان جمهوری اسلامی. من طلبه‌ام، فرزند مردم.
من از طرف مردم ایران صحبت می‌کنم. ما خود را بخشی از محور مقاومت می‌دانیم؛ بخشی از مقابله با رژیم صهیونیستی؛ نه بیشتر. آنچه گفته می‌شود که ایران می‌خواهد بر جبهه مقاومت سلطه داشته باشد، دروغ است. ما خود را جزئی از این محور می‌دانیم، نه حاکم آن. همان‌طور که شما از جنبش‌های مقاومت حمایت می‌کنید، ما هم در کنار آن‌ها هستیم. دشمنان می‌گویند ایران به این متحدانش دستور می‌دهد، گویی آن‌ها مهره‌ی ایران‌اند. جواب من چیست؟ سخنی که نتانیاهو، این جنایتکار، گفت؛ شاید تنها سخن راستش همین باشد. او گفت: از طریق تحقیقات فهمیدیم که سیاست منطقه ــ در لبنان، فلسطین، و چگونگی مقاومت ــ در دست ایران نیست، بلکه در دست سید حسن نصرالله است. یعنی سیاست در دست خودشان است، نه ایران. جمهوری اسلامی اختیار را به آن‌ها می‌سپارد. ما تنها کم‌ترین وظیفه‌مان را انجام می‌دهیم.
ما در پسِ سید حسن نصرالله حرکت می‌کنیم. خودم با گوش خودم شنیدم از حاج ابومهدی المهندس و از قاسم سلیمانی جمهوری اسلامی زنده است، به‌واسطه حضورش در صحنه جهانی در مقابله با ظلم. برای ما تفاوتی نمی‌کند این ظالم چه کسی باشد، مهم آن است که ظلم برداشته شود. هر جا که ظلمی باشد، ما حضور داریم. ما اینجا هستیم، در هر مکانی که ظلمی باشد. امروز بیشترین ظلم در کجاست؟ در منطقه ما، در فلسطین، در غزه. انسان نمی‌تواند درباره مشکلات غزه سخن بگوید. چگونه می‌توان به این صحنه‌ها نگاه کرد و هیچ نگفت و هیچ نکرد؟
اصولی که امام خمینی پایه‌گذاری کرد، اصولی دائمی‌اند. تا وقتی جمهوری اسلامی باقی است، این اصول هم باید باقی بمانند. نمی‌توان میان این اصول جدایی انداخت. مقام معظم رهبری، آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای، پس از امام خمینی، این پرچم را به دوش کشید. پس از ارتحال امام خمینی، هیأتی از حزب‌الله لبنان به ایران آمدند برای عرض تسلیت. در مراسمی، یکی از مقامات بلندپایه جمهوری اسلامی بر منبر رفت و گفت: «امروز رهبر انقلاب اسلامی از دنیا رفت، و ما همه امید داریم که آقای خامنه‌ای رهبری این انقلاب را به دوش خواهد کشید.» چند دقیقه بعد، آن خطیب حرف خود را تصحیح کرد و گفت: «عذر می‌خواهم، رهبر انقلاب اسلامی امام خمینی است و آقای خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران است.» اعضای حزب‌الله نزد برخی از مسئولان آمدند و گفتند: «ما در لبنان چنین می‌پنداشتیم که امروز یتیم شدیم، چون این‌گونه سخن گفته شد. وقتی گفتند آقای خامنه‌ای فقط رهبر جمهوری اسلامی است، انگار دیگر ما را شامل نمی‌شود.» پس در مراسم بعدی، آن خطیب سخنان خود را اصلاح کرد و گفت: «آقای خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی در مرزهای ایران است، و چون انقلاب باقی است، ایشان رهبر انقلاب اسلامی هم هست.»
بنابراین، ما باور داریم که در هر منطقه از جهان، اگر نمادها و شعارهای ما حضور دارند، ما نیز وظیفه‌مندیم.
 شما به ما اجازه دهید، ما از هیچ‌کس نمی‌ترسیم. آیا نظام‌های دیگر مثل آمریکا یا لیبرالیسم در مرزهای خودشان محدود مانده‌اند؟ خیر، افکار آن‌ها فراتر رفته. افکار اسلامی هم نمی‌تواند محدود به یک کشور یا جغرافیا شود. رمزهایی که اشاره شد—آزادی، استقلال، و حکومت اسلامی—مفاهیمی هستند جهانی. آیا ممکن است آن‌ها را در یک کشور محصور کرد؟ خیر. در مرزها؟ خیر. در جغرافیا؟ نه. اما مخالفان می‌گویند صادرات انقلاب یعنی صادرات اسلحه، یا دیکتاتوری، یا تحمیل بر جبهه مقاومت. این واقعیت ندارد. همه می‌دانند که این‌گونه نیست. جبهه مقاومت خودش در برابر اشغال است. اگر آن‌ها مطیع بودند، از آمریکا و رژیم صهیونیستی فرمان می‌بردند. اما روحیه و فکر انقلاب اسلامی، اسلامی است. یک مسلمان نمی‌پذیرد مگر حق را. اگر چیزی را بپذیرد که حق نیست، مسلمان نیست. انقلاب اسلامی ندای اصولی را سر داده که ما به آن ایمان داریم. و طبیعی است که ملت‌های دیگر هم به همان اصولی ایمان بیاورند که امام خمینی ندا داد و ما آن را از امام حسین آموخته‌ایم.
جهان می‌پرسد چرا ایران علی‌رغم همه جنگ‌ها و محاصره‌ها همچنان از فلسطین و مقاومت حمایت می‌کند؟ چرا این پافشاری؟ آیا منبع آن اصولی است که مردم و رهبران ایران از امام خمینی آموخته‌اند؟ بله. چرا ما باید دست بکشیم؟ اگر دست بکشیم، چه به دست می‌آوریم؟ پول؟ پول نمی‌تواند فقر را به غنا تبدیل کند. غنا در دل است. ما پیرو محمد (ص) هستیم که می‌فرمود: «بی‌نیازی در دل است.» ملت ایران ذلت را نمی‌پذیرد.
در نظرسنجی‌ای که چند هفته پیش انجام شد، درباره عملیات «طوفان الاقصی» و «وعده صادق»، 75٪ در یک نظرسنجی، 85٪ در نظرسنجی دیگر، مردم ایران از این عملیات در پاسخ به تجاوز صهیونیستی حمایت کردند. جمهوری اسلامی بارها گفته: رهبری شجاع از دل ملت زاده می‌شود. در سال‌های مختلف، رؤسای جمهوری مختلف، مجلس‌های مختلف، بدون استثناء، همه بر مسأله عدالت فلسطین تأکید دارند. همه متفق‌اند که باید رژیم صهیونیستی از بین برود. فرقی نمی‌کند اصلاح‌طلب باشند یا اصولگرا. آقای خاتمی به لبنان سفر کرد و سایر رؤسا، چه اصلاح‌طلب، چه اصولگرا، همه در این موضع اشتراک دارند. مردم ایران ذلت را نمی‌پذیرند. هیچ‌کس نمی‌تواند بر مردم ایران سلطه داشته باشد. مردم او را بیرون می‌اندازند. همان‌طور که شاه و حکومت پهلوی را بیرون کردند، چرا؟ چون با آمریکا بود، اما مردم او را نپذیرفتند. چون مردم ایران اهل ذلت نیستند. این اصول واقعاً زاده‌ی ملت ایران‌اند. بار دیگر می‌گویم: رهبران شجاع، از دل ملت شجاع برمی‌خیزند.
دیروز در بیروت بودم: دیدم که ملت لبنان، طبیعی است که رژیم صهیونیستی شبانه مکانی را بمباران کند و مردم بدانند چه مکانی هدف گرفته شده. اما اگر این اتفاق در کشور دیگری می‌افتاد دنیا به‌هم می‌ریزد. و عجیب است که مادران شهدا به دیدار هم می‌روند، آرام‌اند، محکم‌اند. وقتی به آن‌ها نگاه می‌کنی، معنویت و اعتماد به مقاومت را می‌بینی، و این از خود مردم است، نه چیز عجیبی. تولد شخصیت‌هایی مثل سید حسن نصرالله یا سید هاشم، استثناء نیست، بلکه نتیجه‌ی طبیعی ملت مقاوم است. امروز برخی می‌گویند که ایران در منطقه شکست خورده، مقاومت‌ها از بین رفته‌اند، آن‌چه به دروغ «بازوهای ایران» می‌خواندند، تمام شده‌اند، و این محور محاصره شده است.
پاسخ به این افراد نادان که حقیقت را نمی‌فهمند چیست؟ پاسخ این است که این مقاومت‌ها و این رهبری‌ها از پشتوانه‌ای برخاسته‌اند: ملت مقاومت، خانواده‌های شهدا، همان‌ها که قدرت و اقتدار را به این رهبری‌ها می‌دهند تا در مقابله با اشغال ادامه دهند. باید در تحلیل‌های سیاسی و اجتماعی، به واقعیت نگاه کرد. واقع‌گرایی یعنی چه؟ ببینید، رژیم صهیونیستی هفتاد سال پیش می‌خواست تمام منطقه را تصرف کند. شعارشان «از نیل تا فرات» بود، ولی امروز کجاست و ما کجا هستیم؟ ما زمانی ضعیف بودیم، اسرائیل می‌خواست هر لحظه کشورها را بزند، اسلامی‌ها را سرکوب کند، لبنان را اشغال کند.. اما حالا در جغرافیای محدودی محصور است، گرچه همچنان عربده می‌کشد، می‌کشد، می‌کوبد. و این جز با حمایت آمریکا ممکن نیست. اگر فقط یک روز، غرب و آمریکا پشت اسرائیل را خالی کنند، اسرائیل باقی نمی‌ماند. بله، میدان جنگ فراز و نشیب دارد. گاهی پیروزی، گاهی شهادت. همان مادری که سید حسن نصرالله را زایید، ممکن است روزی فرزندش شهید شود. اما این طبیعت میدان است:«یومٌ لنا و یومٌ علینا.»
ولی انسان باید واقع‌گرا باشد. اگر این 70 سال را ببینیم، بپرسیم چه کسی برنده بوده و چه کسی بازنده؟ کسی نمی‌تواند بگوید که جبهه مقاومت بازنده بوده. تمام پروژه‌های عادی‌سازی روابط با اسرائیل، همه شکست خورده‌اند.
و حالا به امام خمینی می‌پردازم. از شما می‌پرسم، چون پدرتان، مرحوم سید احمد خمینی، همیشه کنار امام بود، از ایشان می‌شنید، و خودش نیز در حمایت از قضیه فلسطین پیش‌قدم بود. ایشان به کشورهای مختلف می‌رفت تا برای فلسطین تلاش کند، به توصیه امام خمینی.چرا امام خمینی آن‌قدر زود خطر این دشمن را درک کرد؟ سال 1963 بود که امام فتوا داد: مصرف وجوهات شرعی(خمس و زکات) برای حمایت از فلسطین جایز است. او جوانان ایرانی را قبل از پیروزی انقلاب برای کمک به فلسطین فرستاد. و گفت، «اسرائیل یک غده سرطانی است که باید از ریشه کنده شود.» و تا امروز هم بر این موضع پایبند است. چرا جمهوری اسلامی و رهبری آن، همچنان بر این موضع اصرار دارند که اسرائیل نباید در این منطقه باقی بماند و باید از میان برداشته شود؟
پاسخ این است که چون اسرائیل یک غده‌ی سرطانی است. غده سرطانی را نمی‌توان در بدن نگه داشت، چون هزینه‌اش بسیار زیاد است. در ایران، جمهوری اسلامی تحت فشار است، درست مانند خارج‌کردن یک غده سرطانی از بدن. آیا انسان در برابر آن هزینه می‌دهد یا نه؟ بله، اما موظف به انجام آن است.
امام خمینی مثال بسیار دقیقی زد؛ او گفت: غده‌ی سرطانی در بدن اگر وجود داشته باشد، انسان باید آن را با عمل جراحی خارج کند، حتی اگر این عمل، درد و هزینه مالی داشته باشد، چرا که بدون آن، انسان زنده نمی‌ماند؛ غده‌ی سرطانی انسان را می‌کشد، و اسرائیل در منطقهٔ ما همان غده‌ی سرطانی است. اسرائیل در مرزهایش باقی نمی‌ماند، گسترش می‌یابد. اگر تو سراغش نروی، او به سراغ تو می‌آید. اگر تو او را نزنی، او تو را می‌زند. برخی می‌گویند اکنون شرایط تغییر کرده، و صلح با این رژیم مطلوب است. اما در واقع، حتی در غرب نیز اوضاع به نفع جبهه مقاومت تغییر کرده است. امروز اسرائیل منفورترین موجودیت در جهان است.
چند سال پیش، من به اردن رفتم، در مرز بین اردن و سرزمین‌های اشغالی. با جوانان اردنی صحبت کردم. آن‌ها به شدت از اسرائیل متنفر بودند. می‌دانی چرا؟ چون دیدم سلاح‌هایی که در مرز مستقر بودند، به‌جای اینکه به‌ سمت اسرائیل نشانه رفته باشند، به‌سمت اردن و مردم خودشان بودند. در حالی‌که باید در برابر دشمن باشد. اما مردم اردن این را می‌دیدند، با اینکه کشورشان متعهد به توافقات است، ولی مردم باقی مانده‌اند، و مردم هستند که قدرت مقاومت در لبنان را درک کرده‌اند.
امام خمینی از همان آغاز، گفت که جهاد حزب‌الله در لبنان و مقاومتش، حجت بر همه علمای اسلام است. او به پیروزی این مقاومت ایمان داشت، و از آن بشارت می‌داد. آیا این به‌خاطر نگاه ویژه‌ای به لبنان بود؟ نه. امام خمینی واقع‌گرا بود. نخستین کسانی که پیش از انقلاب اسلامی، پیام انقلاب را دریافت کردند، لبنانی‌ها بودند. از شهید سید عباس موسوی تا سید حسن نصرالله. لبنانی‌ها کسانی بودند که سخن امام را شنیدند و آن را پذیرفتند. امام نیز چون آن‌ها را واقع‌گرا یافت، با آن‌ها کار کرد، چون با انقلاب همکاری کردند. نیاز معنوی در لبنان و فلسطین بیشتر است. چون آن‌ها اسرائیل را می‌بینند، زیر سایه‌ی آن زندگی می‌کنند، و در خلأ رنج می‌برند. از همین رو، لبنانی‌ها زودتر از دیگران انقلاب اسلامی و اثرات آن را درک کردند. آنان انقلاب امام حسین (ع) را فهمیدند، اندیشه و راه امام خمینی را به‌خوبی شناختند؛ که این یک فکر انقلابی، خالص و زنده است.
و حالا سؤال آخر: پیش از آن‌که به حج برویم و در مراسم «برائت از مشرکین» که امام خمینی آن را پایه‌گذاری کرد شرکت کنیم، می‌خواهم از شما بشنوم که از معنای این حج و پیامی که برای جوانان حزب‌الله در لبنان دارید، سخن بگویید.
من پیامی شخصی برای کسی ندارم و خود را در جایگاهی نمی‌بینم که برای کسی پیام بنویسم، اما چیزی هست که می‌توانم بگویم: امروز زمان، زمان مقاومت است، و آینده از آنِ ملت‌های اسلامی است. ما در سرزمین خود ریشه داریم. ما اهل این منطقه‌ایم. ما از خود و اصول خود دفاع می‌کنیم. ما باقی خواهیم ماند، و دشمن است که باید این منطقه را ترک کند. ان‌شاءالله من و شما آن روز را خواهیم دید، و این صحنه‌ی باکرامت را با چشمان خود خواهیم دید.
و اما حج امروز: حجّی که امروز شاهد آنیم، همان نمایش وحدت است که امام خمینی همواره بر آن تأکید می‌کرد. حج، موسم و کنفرانس وحدت اسلامی است. یکی از مهم‌ترین بیانات امام خمینی در طول حیاتش، همین تأکید بر وحدت اسلامی در موسم حج بود. او همیشه می‌خواست امت اسلامی متحد و یکپارچه در برابر ظلم و استکبار بایستد. امام می‌فرمود: «اسلام غالب است و برتر می‌ماند.» ما امروز از نظر مالی و نظامی هم قوی هستیم. اما چرا به این وحدت دست نیافته‌ایم؟ باید این هدف را فراموش نکنیم و همچنان در این مسیر باقی بمانیم تا به آن برسیم: وحدت اسلامی.
همان‌طور که امروز آیت‌الله سیستانی در نجف اشرف می‌فرمایند: نگویید «برادران اهل‌سنت»؛ بلکه بگویید: «آنان خودِ ما هستند.» می‌گوید: «چه کسی گفته که اهل سنت غیر از شیعه‌اند؟» من خواهان این راه و این کلمات هستم، اما بر ما و بر شما واجب است که برای رساندن این نمادها، این شعارها و این اصول تلاش کنیم. واجب است که این اصول را تکرار کنیم و سخنان {آیت الله}سید خامنه‌ای را بخوانیم. این ملت گوش می‌سپارند، اما ما باید بیش از پیش عمل کنیم.
از شما تشکر می‌کنم، حضرت حجت‌الاسلام والمسلمین، سید علی احمد خمینی.
دکتر حسن حیدر هم با ما بود و در ترجمه با ما همکاری کرد،
اما ما شاءالله زبان عربی شما خیلی خوب بود و توانستید معنای مورد نظر را به‌خوبی منتقل کنید.
بار دیگر از شما عذر می‌خواهم، چون زبان من…
و همچنین عید قربان را به شما و همه مسلمانان تبریک می‌گویم.
از شما تشکر می‌کنم و ان‌شاءالله در شرایط بهتری به دیدار ما بیایید.
تا اینجا، بینندگان عزیز، برنامه «با رویداد» به پایان می‌رسد. در برنامه‌های جدید با شما دیدار خواهیم کرد. هر سال شما بخیر، عید قربان مبارک.
بازار

لینک کوتاه:
https://www.asreqom.ir/Fa/News/741673/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

فایل‌های صوتی لو رفته از استقلالی‌ها تمامی ندارد!

عکس مسی در شیلی جنجال به پا کرد!

جسد مرد مفقودشده در ارتفاعات پیدا شد

مهلت انتخاب رشته آزمون ارشد تمدید شد

پزشکی قانونی ادعای تجاوز به الهه حسین نژاد را تکذیب کرد

در صورت تقاضای قصاص قاتل الهه حسین‌نژاد، پرداخت مابه‌التفاوت دیه متوجه کیست؟

مرد 80 ساله در آتش سوخت

واژگونی خودروی سمند، 6 کشته و مصدوم برجای گذاشت

دستگیری 344 نفر در مرحله هجدهم طرح «آرامش در شهر» قم

روی کین:بازیکنان انگلیس حوصله بازی نداشتند!

اولین واکنش مالک استقلال به تجمع هواداران

تکمیل سال درخشان بارسا با تکمیل سه‌گانه تیم زنان

آژیر قرمز برای توخل؛ تیم ملی انگلیس هو شد!

استقلال چشم‌انتظار نتیجه پرونده شکایت از النصر

مهدی شیری بازیکن تراکتور: در بازی با التعاون می‌توانستیم خیلی راحت‌ برنده بازی باشیم اما حیف شد

مهدی شیری: مردم تبریز عاشق تراکتور هستند و باعث می‌شود که ما همه تلاشمان را برای موفقیت تیم بگذاریم

پنالتی از‌دست‌رفته آلبانی به صربستان

فرصت‌سوزی دپای؛ فنلاند 0-2 هلند

توخل: صادقانه بگویم، اصلا از عملکردمان راضی نیستم

مهدی مسلم‌خانی سرپرست معاونت عمرانی و زیربنایی سازمان منطقه آزاد کیش شد

برخورد قاطع با تخلفات صنفی در بازار میوه کیش

گام دوم سازمان منطقه آزاد کیش در تحقق واردات خودرو توسط اشخاص حقیقی

خطر ابتلا به سرطان روده بزرگ با مصرف روزمره نان سفید بسته‌بندی شده

پزشکیان به پادشاه بحرین چه گفت؟

رایزنی وزرای خارجه آمریکا و فرانسه درباره ایران

پزشکیان: ایران از هر اقدامی برای ایجاد صلح پایدار میان پاکستان و هند استقبال می‌کند

دیدار سفیر ایران در ریاض با بن سلمان

نمایندگان دولت با خانواده الهه حسین‌نژاد دیدار کردند

روزنامه کیهان تصاویری از جاسوسان ایران در رژیم اسرائیل منتشر کرد

ثابتی: افزایش قیمت‌ها به تحریم‌ها ربطی ندارد

جوان عاشق به حوزه امتحانی دختر مورد علاقه‌اش حمله کرد

توضیحات پلیس درباره ماجرای اسنپ در پرونده قتل الهه حسین نژاد

لحظه پیدا شدن دو دختر مفقود شده در تهران

انتقاد کاظم اولیایی از ساعده سیما: باشگاه استقلال نیاز به سخنگویی دارد که پاسخگو باشد

نجات دروازه‌های هفته سی‌ام لیگ برتر

گل اول هلند به فنلاند توسط ممفیس دیپای

سرمربی رقیب آسیایی سپاهان مشخص شد

کاظم اولیایی: به آقای تاجرنیا گفتم اموال باشگاه استقلال را برگردانید تا این باشگاه را تبدیل به باشگاه عظیمی که بود کنید

کاظم اولیایی: ما داریم تمام نیروهای داخلی خود را می‌سوزانیم

کاظم اولیایی: ما می‌توانستیم مشاورانی بیاوریم که شناخت اجتماعی دارند

کاظم اولیایی: آقای نظری جویباری من هم می دانم شما استقلالی هستی، اما گفتی من هوادار استقلال هستم

تقوی: اگر با من مشکل دارید چرا به والیبال اجحاف می‌کنید!

کاظم اولیایی: مدیران استقلال و هلدینگ هیچ برنامه ای ندارند

محمدمهدی مسلم‌خانی سرپرست معاونت عمرانی و زیربنایی سازمان منطقه آزاد کیش شد

در جست‌و‌جوی پروتئین

گفت‌وگوی سران ایران و پاکستان؛ توافق برای تقویت همکاری‌های دوجانبه

پزشکیان خواستار گسترش صلح و آرامش برای همه ملت‌های مسلمان شد

واکنش ایران به تحریم‌های جدید آمریکا

پیشنهاد جلال آل‌احمد برای گوشت‌های قربانی حج چه بود؟

تخلف، کار دست 5 مدیر مدرسه داد