بزرگنمايي:
عصر قم - آخرین خبر / رئیس مجلس در دانشگاه ارتباطات ونزوئلا با بیان اینکه شعار مردم ما نه شرقی و نه غربی بود، بیان کرد: نه تسلیمِ آمریکا شدیم و نه خود را به ابرقدرتِ دیگری وابسته کردیم.
متن سخنرانی محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس در دانشگاه ارتباطات و اطلاعات ونزوئلا به شرح ذیل است:
بازار

بسم الله الرحمن الرحیم
ریاست محترم دانشگاه اعضای محترم هیات علمی
خواهران و برادران عزیز، جوانان، دانشجویان و مهمانان گرامی،
برای من مایهی افتخار است که در جمع شما مردم عزیزِ ونزوئلا حضور دارم. این کشور زیبا انقلابی و مقاوم برای ما ایرانیان، تنها یک نامِ جغرافیایی نیست؛ بلکه نمادیست از استقامت، عزت، و ایستادگیِ یک ملت در برابرِ فشارهای نظام سلطه.
همین جا از همۀ رهبرانِ انقلابیِ آمریکای لاتین بویژه ونزوئلا مانند سیمون بولیوار هوگو چاوز و خوزه مارتی با احترام یاد می کنم.
من از کشوری آمدهام که 47 سال پیش، در میانهی هیاهوی قدرتهای بزرگ و در دلِ یکی از حساسترین مناطقِ جهان، تصمیم گرفت آزاد باشد؛
شعار مردم ما نه شرقی و نه غربی بود؛ استقلال و آزادی بود نه تسلیمِ آمریکا شدیم و نه خود را به ابرقدرتِ دیگری وابسته کردیم.
انقلاب اسلامی ایران در سال 1979، صرفاً یک انقلاب سیاسی نبود، بلکه تحولی تمدنی بود.انقلابی فرهنگی، اجتماعی، و مردمی که خواستِ ملت را از زیر خاکسترِ سرکوب و سانسور به صحنه آورد و به جهان نشان داد که ملتها اگر بخواهند، میتوانند قدرتهای بزرگ را به عقبنشینی وادار کنند.
در آن زمان، همه چیز علیه ملت ایران بود: شاهِ آمریکایی؛ ساواکِ خشنِ شکنجه گر رسانههای یکطرفه اقتصاد وابسته و ذهنهایی که گمان میکردند بدونِ آمریکا، زندگی ممکن نیست.
اما یک چیز در مردم ایران زنده شد: ارادهی تغییر.
ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیرو ما به انفسهم
انقلاب اسلامی با شعار " alt="عصر قم" width="100%" />
در طول این چهار دهه، روزهای آسانی نداشتیم. تحریم شدیم، تهدید و ترور شدیم، جنگ به ما تحمیل شد، و بارها خواستند صدایمان را خاموش کنند. اما هر بار، ملت بر اساس عقلانیتِ مبتنی بر باور به منافع ملی و عزت ملی ایستادو هربار قوی تر از قبل در چالش با نظام استکبارجهانی قدم به جلو گذاشت.
و این همان درسی است که امروز میتوانیم با شما جوانان در میان بگذاریم:
قدرتِ واقعی در ارادهی ملتهاست، نه در زرادخانهها و تحریمها.
همانطور که انقلاب اسلامی ایران با تکیه بر مردم شکل گرفت، و خودباوریِ ملی ایجاد کرد امروز هم با اتکا به دانشمندان جوان، کارآفرینانِ نوآور و نخبگان خود در حوزههای پزشکی، فناوری، انرژی صنایع دفاعی بیو نانو و صنعت هسته ای، هوافضا به پیشرفتهای بزرگ دست یافته است.
ما آموختهایم که اقتدار واقعی، از دل مردم برمیخیزد، نه از بیرون مرزها.
و در این مسیر، جوانان نقشی اساسی دارند. همانطور که در روزهای انقلاب، دانشجویان ایرانی پیشقراول حرکت ملت بودند، امروز نیز پیشرفت کشور ما بدست جوانانی رقم میخوردکه در دانشگاههای بومیباتوجه به ظرفیتهای داخلی دست به نوآوری زدهاند.
خواهران و برادران!
ملتهای ما – ایران و ونزوئلا – شباهتهای زیادی دارند. ما هر دو قربانی رسانههایی هستیم که تصویر ملتمان را وارونه نشان میدهند، ما هر دو با اقتصادِ تحریمشده دست و پنجه نرم کردهایم، و ما هر دو میدانیم چه بهایی باید برای استقلال پرداخت.
اما امروز زمان آن است که یکدیگر را بهتر بشناسیم، از تجربههایمان بیاموزیم و آینده را مشترکاً بسازیم.
دنیا باید بداند که جوانان کشورهای جنوب، خواب نیستند؛ بیدارند، مطالبهگرند، و خواهان نظمی نوین هستند؛ نظمی که در آن صدای حقیقت خاموش نشود، نظمی که در آن دلار، معیار حق و باطل نباشد.
ما ملتها، با وجود فاصلهی جغرافیایی، دردهای مشترک و آرمانهای مشترک داریم:
آرمان آزادی، عدالت، مبارزه با تحقیر و ساختن جهانی که در آن، صدای ملت مظلوم و کشورهایی که به دلیل استعمار تاریخی از تاریخ پیشرفت عقب نگه داشته شده اند هم شنیده شود.
اما امروز،درکنار این تجربههای گذشته، جهان ما با یک نقطهی عطف تاریخی مواجه است.
ما در حال عبور از نظم جهانیِ کهنه، مبتنی بر سلطهطلبی و تکقطبیگری هستیم.
دیگر دوران تکقدرتی گذشته است.
رهبر حکیم کشور ما، حضرت آیتالله خامنهای، با نگاهی هوشمندانه به تحولات بینالمللی، بارها تأکید کردهاند:
« نظام جهانی درحال پوستاندازیست. نظم آینده،نظمی خواهد بود که درآن ملتها و قدرتهای مستقل، نقشآفرین خواهند بود، نه صرفاً پیرو یا تابع.»
این تحولات، فرصت و مسئولیت جدیدی برای ملتهای مستقل فراهم کرده است.
ایران و ونزوئلا، دو کشور با سابقهی روشنِ مقاومت و استقلالطلبی، باید دراین نظمِ جدید بعنوان صدای ملتهای استقلال طلبکه با تکیه به توان داخلی با تحریم و سانسور و فشار مقابله کرده اند، نقشی فعال ایفا کنند.
ما در این مقطع حساس از تاریخ باید در تدوین قواعد این نظم جدید، شراکت راهبردی، تعامل نخبگانی، همبستگی فرهنگی و هم افزایی اقتصادی داشته باشیم و اجازه ندهیم در نظم جدید کشورهای استقلال خواه تابعِ بی چون و چرایِ نظامِ سلطه باشند.
دوستان عزیز،
آنچه امروز شاهد آن هستیم، فقط پایان یک دورهی سیاسی نیست؛ بلکه پایان یک هژمونی است.
هژمونی آمریکا که برای دههها بر اقتصاد، رسانه، سیاست، و حتی سبک زندگیِ جهان سلطه داشت، امروز دچار فرسایش درونی شده است.
با روی کار آمدن دولت جدید آمریکا این افول از یک روند تدریجی به یک شتابِ تاریخی تبدیل شد.
امروز نهتنها در صحنهی جهانی، بلکه در درون خودِ ایالات متحده، پایههایِ مشروعیتِ آمریکا سست شده است؛ تضعیف شدیدِ جهان-روا بودنِ دلار، تبدیل شکاف های اجتماعی به قطبی شدگی های شدید، تحقیر متحدان سنتی، بی اعتبار کردنِ ساختارهای بین المللی و بیثباتی سیاست خارجی، تنها بخشی از نشانههای این افول است.
جنگ اوکراین، خروج فاجعهبار از افغانستان، بنبست در مقابله با چین، و شکست در مهار مقاومت در خاورمیانه و بحران موجودیت رژیم صهیونیستی، همگی دیگر مؤیدهای پایانِ هژمونیِ آمریکاست.
اما این افول یک هشدار نیست؛ بلکه یک فرصت برای ملتهای مستقل و آزاده است. فرصت برای آنکه با تکیه بر اتحاد، برادری و استقلال، نقشه جهانی را بازتعریف کنند.
در همین مسیر بود که یکی از فرزندان بزرگ ملت ایران، حاج قاسم سلیمانی، به یک نماد جهانی از مقاومت تبدیل شد.
سپهبد سلیمانی فقط یک فرماندهی نظامی نبود؛ او تبلور حکمت، شجاعت و ایستادگی در برابر سلطهگریِ جهانی بود.
در روزهایی که تروریسم در منطقهی غرب آسیا جولان میداد و آمریکا و متحدانش، به جای مقابله با آن، از آن بهرهبرداری سیاسی میکردند، این شهیدسلیمانی بود که در کنار مردم عراق، سوریه، لبنان،و دیگر ملتهای منطقه ایستاد، و امنیت را نه از بیرون، بلکه از درونِ ملتها بازسازی کرد.
او نشان داد که برای دفاع از مظلوم، نیازی به شورای امنیت نیست، نیاز به انسانهای مسئول و شجاع است.
و امروز نام او، در دل مردم منطقه جاودانه است، چون نه برای قدرت، بلکه برای حقیقت جنگید.
از نگاهِ جوانانِ کشورهای آمریکای لاتین نیز، شهید سلیمانی تنها یک سردار شرقی نبود، او نماد جهانیِ انسانِ مقاوم در برابر سلطهگری و ستم گری علیهِ ملت هایِ مستضعف و آزاده بود.
او به ما آموخت که وقتی به مردم تکیه کنی، شکستناپذیری.
دوستان عزیز،
ما امروز در جایگاهی هستیم که باید با تکیه بر تجربههای مقاومت، برادری و ایستادگی، آیندهای نو بسازیم.
آیندهای که در آن، رسانهها یکطرفه نباشند، سیاست مبتنی بر تهدید نباشد، وجوانان، تصمیمسازِ آینده باشند،نه تماشاگرانِ صحنههای دیپلماسی پشت درهای بسته.
دانشگاههای ما، نخبگان ما، جوانان ما، باید شبکهای از ملتهای مستقل ایجاد کنند.
باید با هم گفتوگو کنیم، با هم کار کنیم، و در کنار هم آینده را بسازیم.
بگذارید تاکید کنم، همان هدفی که امام خمینی برای انقلاب ما تعیین کرد، امروز نیز میتواند الهامبخش ما باشد:
ما میخواهیم خودمان باشیم؛ مستقل و آزاد.
زنده باد ملت ایران زنده باد ملت ونزوئلا
زنده باد همهی ملتهایی که صدای رسای استقلال خواهی و مبارزه با ظلم جهانی هستند.
اجازه دهید درپایان اشاره کنم به غم بزرگی که هر انسانِ آزاده ای در جهان را رنج میدهدوآن نسلکشیِ هوشمندانهی مردم مظلوم غزه است.نظام استکبارجهانی به رهبری آمریکاوحمایت جبههی غربروی هرجلاد و جنایتکاری را در تاریخ سفید کرده است. آنها به بمباران بیمارستان ها و مدارس و منازل مسکونی بسنده نکردند و بی رحمانهترین قحطیِ «انسان ساختِ» تاریخ را رقم زدند. کثیف ترین جنایتِ بشریت چنان تلخ بوده است که هرانسانی که بویی از انسانیت برده است را به واکنش بازداشته و شرایطی ایجاد کرده است که دولت ها، ملت ها و افراد آزاده ، سمت درست تاریخ ایستاده اند و نسبت به این فاجعهی تاریخی واکنش نشان می دهند. رهبر انقلاب ایران در 25 می 2024 نامه ای را منتشر کردند و در آن دانشجویان آمریکایی را بخاطر وجدان های بیدار و شجاعت شان در حمایت از فلسطین تحسین کردند و آنان را اینگونه خطاب کردند: «شما اکنون در طرف درست تاریخ -که درحال رقم خوردن است- ایستاده اید» برهمین اساس جمهوری اسلامی ایران نشانی را باعنوانِ « سمت درستِ تاریخ» به افراد فعال در حوزهی دفاع از مردم مظلوم فلسطین اختصاص می دهد. اینجانب از دولت ونزوئلا که سمت درست تاریخ را انتخاب کرد و سال ها پیش یعنی در سال 2009 دراعتراض به قتلعام مردم غزهقطع روابط جمهوری ونزوئلا با رژیم صهیونیستی را اعلام نمود، تشکر می کنم و به نمایندگی از ملت ایران نشان درست تاریخ را در اینجا به دو نفر از فعالان ونزوئلایی اهدا خواهم کرد.
و اخری تجدونها نصر من الله و فتح القریب و بشرالمومنین
از توجه شما متشکرم