بزرگنمايي:

عصر قم - جام جم / پسر جوان که در روز تولدش مرتکب قتل شده بود، پس از نقص حکم قصاصش برای دومین بار محاکمه شد. متهم در دادگاه ادعا کرد ضربه‌ای به مقتول نزده و اگر ضربه زده، در دفاع از خود بوده است.
رسیدگی به این پرونده از اردیبهشت سال1402 و با گزارش درگیری مرگبار مقابل پارکی در جنوب تهران آغاز شد. ماموران باحضور در محل با جسد پسر جوانی رو‌به‌رو شدند که با ضربه چاقو به گردنش و خونریزی شدید جان باخته بود. شاهدان درگیری در جریان تحقیقات گفتند؛ مقتول به نام امیر، ساعتی قبل با میثم درگیر شد و با قمه‌ای که در دست داشت، ضربه‌ای به او زد. میثم هم با چاقویی که همراه داشت به گردن امیر زد. امیر به آن‌سوی خیابان رفت و روی زمین افتاد. وقتی خودمان را به او رساندیم، گردنش بریده بود و خونریزی شدید داشت.
بازار
جسد مقتول به پزشکی‌قانونی منتقل و ضارب هم خیلی زود شناسایی و دستگیر شد. با تکمیل تحقیقات چندی قبل متهم در شعبه سیزدهم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد. در ابتدای این جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند. متهم هم مدعی شد ضربه‌ای به امیر نزده و اگر ضربه چاقوی او ‌به مقتول اصابت کرده، در دفاع از خودش بوده است. قضات در پایان میثم را به قصاص محکوم کردند که این حکم در دیوان‌عالی کشور نقص شد تا دادگاه از شاهدان ماجرا تحقیق بیشتری کند. با تکمیل تحقیقات دیروز متهم برای دومین بار پای میز محاکمه ایستاد. در این جلسه اولیای دم برای متهم درخواست قصاص کردند و گفتند حاضر به بخشش قاتل پسرشان نیستند.
سپس متهم در جایگاه ایستاد و مدعی شد؛ اول امیربه من حمله کرد.من سوار موتور بودم و مسیرم بسته بود. او با قمه ضربه‌ای به من زد و برای دفاع از خودم سمتش چاقو پرت کردم اما ضربه‌ای به او نزدم. سپس دختر جوانی که شاهد درگیری بود، در دادگاه حاضر شد و گفت: شب حادثه با امیر وچند نفر دیگر بیرون بودیم. یکی ازدوستان امیر با او تماس گرفت ومدعی شد در پارک دعوا کرده است. او از امیر خواست به خانه آنهارفته،قمه‌اش را بگیرد و به محل دعوا بیاورد. امیر و میثم در آن محل کل‌کل کردند. امیر قمه و میثم تیزی داشتند. دعوای‌شان شد و امیربه سمت کوچه رفت وروی زمین افتاد. از گردنش خون می‌آمد.
رئیس دادگاه : اولین ضربه را چه کسی زد؟
شاهد ماجرا: امیر با قمه به متهم زد.بعد هم بچه‌ها گفتند متهم امیر را زد. من لحظه ضربه زدن متهم را ندیدم. 
رئیس دادگاه: انگیزه دعوا چه بود؟
شاهد ماجرا: آن‌طور که من فهمیدم دوست امیر ومتهم سر یک دختر درگیرشدند.آن دختر درزمان درگیری درهمان محل بود.
در پایان وکیل متهم در آخرین دفاع گفت: موکل اتهام قتل عمدی را قبول ندارد. اظهارات شاهد هم با واقعیت همخوانی ندارد. موکلم روز حادثه تولدش بود و برای خرید تولدش از خانه بیرون رفته بود. او در تمام مراحل، ضربه زدن به مقتول را انکار کرده و اگر ضربه‌ای هم زده، برای دفاع مشروع زده است.
پس از این دفاعیات قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.