نگاهی به فضایل و کرامات حضرت معصومه(س) / راز ازدواج نکردن بانوی قم چیست؟
مقالات
بزرگنمايي:
عصر قم - امروز اول ذیالعقده همزمان با سالروز ولادت حضرت معصومه (س) است. بانویی که عالمه بودن و همراهی ایشان با امام زمان خود، از نکات ارزنده شخصیتی ایشان است که نه تنها ایشان را برای دختران جامعه الگو میسازد، بلکه مردان نیز در ولایتمداری باید از ایشان الگوبرداری کنند.
کرامات حضرت عبدالعظیم حسنی / دلیل برابری فضیلت زیارت عبدالعظیم (ع) با زیارت سیدالشهدا (ع) چیست؟ همه انسانها نیاز به الگو دارند تا در بزنگاههای زندگی مسیر اصلی خود را گم نکنند.
ضرورت داشتن الگویی که چراغ راه ما باشد، در عصر حاضر بیشتر احساس میشود. ما شیعیان معتقدیم اهلبیت و فرزندان آنها بهترین راهنما و الگو برای هدایت هستند که میتوانند، در تهاجمات فرهنگی، پناهگاه خوبی برای حفظ ارزشهایمان باشند.
همواره حضرت معصومه(س)، به عنوان الگویی که ویژگیهای کاربردی دارند مطرح شده است. علما و مراجع بسیاری در مقابل ایشان زانوی ادب زده و دست به دامان کرم ایشان شدهاند. شخصیت والای ایشان سبب شده که بعد از امام رضا(ع) برترین فرزند امام کاظم(ع) شناخته شوند.
پدرش امام هفتم شیعیان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام و مادرش حضرت نجمه بود که به علت پاکی و طهارت نفس به او طاهره می گفتند. حضرت معصومه در 28 سالگی و در روز دوازدهم ربیع الثانی سال 201 هجری قمری در قم به شهادت رسید که امروز بارگاه ملکوتی و مرقد مطهرش همچون خورشیدی در قلب شهرستان قم میدرخشد و همواره فیضبخش و نورافشان دلها و جانهای تشنه معارف حقانی است.
در روایتی امام رضا(ع) فرمود: من زار المعصومه بقم کمن زارنی» «هرکس حضرت معصومه را درقم زیارت کند، همانند کسی است که مرا زیارت کرده باشد.»
ویژگیهای برجسته حضرت معصومه سلامالله علیها حضرت معصومه (س) ویژگیهای منحصربهفردی دارد که هیچیک از امام زادگان ندارند؛ حرم آن حضرت و قبر نورانیاش برکات بزرگی دارد که در کمتر نقطهای از زمین میتوان یافت؛ بی مبالغه است که گفته شود یکی از مقدسترین اماکن روی زمین و معادل دیگر اماکن مقدس دنیاست؛ در میان امام زادگان ایران و شهر قم و فرزندان حضرت امام موسی (علیهالسلام) که نورافشانی میکنند، ماه تابانی که همه آنها را تحتالشعاع انوار درخشان خود قرار داده، تربت پاک شفیعه محشر، کریمه اهلبیت پیامبر صلیالله علیه و آله دخت گرامی موسی بن جعفر، حضرت معصومه سلامالله علیها میباشد.
حضرت فاطمه معصومه سلامالله علیها از جهت شخصیت فردی و کمالات روحی در بین فرزندان موسی بن جعفر سلامالله علیها بعد از برادرش، علی بن موسیالرضا علیه السّلام در والاترین رتبه جای دارد. این در حالی است که شیخ مفید و دیگران فرزندان دختر امام کاظم علیه السّلام حداقل هجده تن بودهاند و فاطمه در بین اینهمه بانوی مکرمه سرآمد بوده است.
حاج شیخ عباس قمی درباره دختران موسی بن جعفر مینویسد: "برحسب آنچه به ما رسیده، افضل آنها سیده جلیله معظمه، فاطمه بنت امام موسی علیه السّلام معروف به حضرت معصومه است"
اما شیخ محمدتقی تستری در "قاموسی الرجال" فضیلت وی را نهتنها در بین دختران، بلکه پسران حضرت غیر از امام رضا علیه السّلام بینظیر میداند و مینویسد: "در میان فرزندان امام کاظم علیه السّلام باآنهمه کثرتشان، بعد از امام رضا علیه السّلام کسی همشأن حضرت معصومه سلامالله علیها نیست.
بیگمان این نحوه اظهارنظرها و نگرش به شخصیت فاطمه دختر موسی بن جعفر علیه السّلام بر برداشتهایی استوار است که از متن روایات وارده از ائمه بهدستآمده است. روایاتی که مقامهایی را برای فاطمه معصومه سلامالله علیها برشمردهاند مقامی که نظیر آن را برای دیگر برادران و خواهران وی ذکر نکردهاند و به اینترتیب نام فاطمه معصومه سلامالله علیها را در شمار زنان برتر جهان قرار دادهاند.
راز ازدواج نکردن حضرت معصومه (س) احتمالات و نظریات مختلفی برای ازدواج نکردن آن حضرت بیان شده است که به برّرسی و صحت و سقم هر یک می پردازیم.
1. وصیّت موسی بن جعفر(ع) یکی از احتمالات که در واقع یکی از پاسخ ها به پرسش فوق است، این است که خود حضرت موسی بن جعفر به دخترانش وصیت کرده تا ازدواج نکنند!
ابن واضح یعقوبی طرفدار این نظریه است. سخن او در این باب چنین است: موسی بن جعفر را هیجده پسر و 23 دختر، پسران عبارت بودند از : علی رضا، ابراهیم، عباس، قاسم، اسماعیل، جعفر، هارون، حسن، احمد، محمد، عبیدالله، حمزه، زید، عبدالله، اسحاق، حسین، فضل و سلیمان.
موسی بن جعفر وصیت کرد که دخترانش شوهر نکنند و هیچ کس از آنان شوهر نکرد، مگر ام سلمه که در مصر به ازدواج قاسم بن محمد بن جعفر بن محمد در آمد و در این باره میان قاسم و خویشاوندانش جریان سختی پیش آمد؛ تا آنجا که قاسم قسم خورد که جامه از وی دور نکرده است و جز آنکه عقد موقتی بسته شده برای محرمیّت در مسیر رفتن به حج رفتن منظوری نداشته است.
در پاسخ به سخنان یعقوبی اولاً، باید گفت: چنین وصیّتی برخلاف سنت رسول الله(ص) و سیره امامان اهل بیت عصمت و طهارت است و هرگز چنین وصیتی از امام معصوم صادر نمی شود.
ثانیاً، متن وصیت حضرت موسی بن جعفر غیر از آن چیزی است که یعقوبی ادّعا دارد. برای قضاوت در این زمینه، ابتدا متن وصیت حضرت را مرور می کنیم. ابراهیم بن عبدالله از موسی بن جعفر(ع) نقل کرده که آن حضرت جمعی را مانند اسحاق بن جعفر، ابراهیم بن محمد و جعفر بن صالح و ... را بر وصیت خود شاهد گرفت و فرمود: اُشْهِدُ هُمْ اَنّ هَذِهِ وَصِیَّتی ... اَوصَیْتُ بها اِلی عَلَیٍٍّ اِبْنی ... و اِنْ اَرادَ رَجَلٌ مِنْهَم اَنْ یُزَوِّجَ أختَهُ فَلَیْسَ لَهُ اَنْ یُزَوِّجَها الاّ بِاِذْنِهِ وَ اَمْرِهِ ... وَ لا یُزَوِّجَ بَناتی اَحَدٌ مِنْ اِخْوتِهِنَّ وَ مِنْ اُمّهاتِهِنَّ وَ لا سُلْطانٌ وَ لا عَمِلَ لَهُنّ اِلاّ بِرأیِهِ وَ مَشْوَرتهِ ، فَاِنْ فَعْلُوا ذلِکَ فَقَدْ خالَفُوا الله تَعالی وَ رَسُولَهُ (ص) وَ حادُّوهُ فی مُلْکِهِ وَ هُوَ اَعْرَفُ بِمنالحِ قَوْمِهِ اِنْ اَرادَ اَنْ یَزَوِّجَ زَوَّجَ، وَ اِنْ اَرادَ اَنْ یَتْرَکَ تَرَکَ...[11]؛ شاهد می گیرم آنها را که این وصیّت من است که به فرزندم علی وصیت کرده ام... (از جمله وصیتم این است) اگر مردی از شما خواست خواهرش را شوهر دهد، این حق را ندارد، مگر با اجازه و فرمان او (علی) و نه دختران من (حق دارند) که یکی از خواهران خود را شوهر دهند و یا مادران آنها و نه سلطانی، و نه کاری برای آنها انجام دهد، مگر اینکه با نظر و مشورت او (علی) باشد. اگر بدون اجازه او به چنین کاری اقدام کنند، به راستی با خدا و رسولش مخالفت و در سلطنت او منازعه کرده اند و او (حضرت رضا) به مصالح قومش در امر ازدواج آگاه تر است. اگر خواست به کسی شوهر دهد، شوهر می دهد و اگر خواست رد کند، رد می کند.
در این وصیت نامه، حضرت موسی بن جعفر(ع) با صراحت به فرزندان اعلام می دارد که حجّت خدا بعد از او علی بن موسی(ع) است و خواهران باید در هر کاری از جمله مسئله ازدواج از او اطاعت کنند و هر فردی را که علی بن موسی مناسب دید، آنان با او ازدواج کنند؛ چرا که آن حضرت به مسائل ازدواج آگاه تر و به وضعیت بستگان آشنایان آشناتر است. در اینجا هرگز سخن از ترک ازدواج دختران موسی بن جعفر و خواهران حضرت رضا(ع) نیست؛ سخن در این است که بر ازدواج آنان حضرت رضا(ع) باید نظارت داشته باشد.
بنابراین نظریه یعقوبی بی اساسی است و نمی توان بر آن اعتماد کرد و به همین جهت، برخی محققین صریحاً سخن یعقوبی را مجعول و بی اساس دانسته اند.
2. همتا نداشتن نظریه دوم این است که دختران حضرت موسی بن جعفر مخصوصاً فاطمه معصومه(س) از نظر کمال علمی و معنوی در حد بالایی قرار داشتند و کسی همسنگ و همسر آنها پیدا نمی شد و یکی از اموری که در تزویج دختر مورد توجه قرار می گیرد، هم کفو بودن است.
این نظریه نیز نمی تواند قابل تأیید باشد؛ زیرا اولاً سیره ائمه اطهار این نبوده که دختران خود را به جهت پیدا نشدن همسنگ در خانه نگه دارند و مانع ازدواج آنان شوند، بلکه آنان، هم در قول، و هم در عمل خود، مؤمن و مؤمنه رکفو یکدیگر می دانستند. از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که آن حضرت فرمود: هر گاه کسی به خواستگاری دختر شما آمد که دینداری و امانتداری او را می پسندید (هر چند در حد دختر شما نباشد) شوهر دهید و اگر شوهر ندهید، در زمین فتنه و فساد بزرگ بر پا می شود.
ثانیاً، در عصر امام کاظم(ع) جوانان شایسته ای از تبار امام حسن مجتبی(ع) و حضرت سیدالشهدا(ع) و نیز در میان شیعیان افرادی وجود داشتند که می توانستند همسران مناسب برای آنان باشند.
3. اختناق هارونی احتمال و نظریه سوم آن است که اختناق هارون الرشید و وجود خفقان در آن دوران، چنان شدید بود که حتی کسی جرئت نداشت برای پرسیدن مسائل شرعی به در خانه موسی بن جعفر(ع) مراجعه کند، تا چه رسد به اینکه به عنوان داماد آن حضرت رفت و آمد دائمی با خانواده موسی بن جعفر(ع) داشته باشد؛ چرا که همین ارتباط نسبی زمینه ای را فراهم می ساخت تا هارون به اذیت و آزار او بپردازد. البته با اینکه هارون در مواردی تظاهر به دینداری می کرد، ولی ستمگری بی رحم بود. یکی از مورّخین می گوید:هارون هنگام شنیدن وعظ از همه بیشتر اشک می ریخت و در هنگام خشم و تندی از همه ظالم تر بود. و همین مرد دو هزار کنیز داشت که سیصد نفر آنان مخصوص آواز خوانی و رقص و خنیاگری بودند.
شیعیان در عصر خلافت هارون در تنگنا و فشار قرار داشتند و کسانی چون علیبنیقطین در تقیه به سر میبردند و کوچکترین حرکاتشان زیر نظر بود. نمونه بارز آن داستان لباسی است که هارون به علیبنیقطین داد. این لباس ویژه خلفا بود و علی بن یقطین آن را به موسی بن جعفر(ع) اهدا کرد. حضرت آن را قبول نکرد و فرمود: این لباس را نگهدار و از دست مده؛ زیرا در حادثهای که برایت پیش میآید، به کار میآید.
چندی بعد یکی از خدمتگزاران علی بن یقطین، نزد هارون شکایت کرد و گفت : لباس مخصوص را به موسی بن جعفر اهدا کرده است. هارون بلافاصله او را احضار کرد و از لباس پرسش کرد. او گفت: آن را در بقچه ای نگه داشته ام. هارون دستور دارد تا فوراًَ آن را بیاورد. وقتی که نگاهش به لباس افتاد، گفت: بعد از این هرگز سخن سعایت کننده ای را درباره تو باور نخواهم کرد.
این گونه قضایا نشان می دهد که ارتباط موسی بن جعفر(ع) کنترل می شد و از طرفی زندانی شدن امام نیز، انگیزه خواستگاری از دختران آن حضرت را کاهش می داد. بعد از شهات امام وحشت بیشتری بر مردم حاکم شد و حضرت رضا(ع) نیز تحت نظر قرار گرفت. در زمان مأمون آن حضرت به خراسان احضار شد و بعد از یک سال، حضرت معصومه(س) و جعمعی از برادران او به خراسان حرکت کردند، اما در راه، حضرت معصومه(س) پیش از دیدن برادر، دار فانی را وداع کرد و امر ازدواج او هم تحقق نیافت.
بنابراین راز عدم ازدواج حضرت معصومه و خواهران او را نه در وصیت پدر باید جستجو کرد و نه در نبود همسر متناسب و هم کفو، علت آن، وجود اختناق شدید هارونی و مأمونی بود که باعث شد احدی جرئت نکند به راحتی به خانه موسی بن جعفر و بعد از او فرزندش رفت و آمد داشته باشد و داماد آن خانواده گردد. از طرف دیگر، زندانی شدن حضرت موسی بن جعفر(ع) و سرانجام شهادت او، و احضار شدن حضرت رضا(ع) به خراسان و دورافتادن از خواهران، مزید بر این علت بود.
لینک کوتاه:
https://www.asreqom.ir/Fa/News/539640/