بزرگنمايي:
عصرقم- شهید علی اصغر بافنده در 17 شهریور سال 1344 در شهر مذهبی قم به دنیا
آمد و در آغوش گرم و معنوی خانواده رشد یافت و تحصیلات را تا مقطع ابتدایی
ادامه داد.
سرانجام شهید بافنده در چهارم تیر ماه سال 1367 در خرمشهر به شهادت رسید و در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) قم آرام گرفت.
برشی از وصیتنامه شهید بافنده:
امیدوارم که در شهادت من گریه نکنند که با گریه کردن شما دشمن خوشحال میشود
از تمام شما میخواهم که یک لحظه امام را تنها نگذارید و نماز و روزهایتان ترک نشود.
و هر کس که خواست به جبهه برود دل سرد نکنید و او را دل گرم کرده و
به او شجاعت دهید و تشویق کنید که به قول امام عزیزمان تمام بدبختیهای ما
از آمریکا است که باید با ادامه دادن راه شهیدان مشت محکمی بر دهان آمریکا و
نوکران دست نشانده آن بزنیم
و از شما میخواهم که در برابر کمبود و مشکلات مقاومت کنید و با مقاومت خود دشمن را مأیوس و ناامید خواهید کرد...
و امیدوارم که از مرگ من ناراحت نباشید که من خود شفاعت همگی شما را یک به یک میکنم و سلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
بیعشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد
من منتظری امید امت امام نمیتوان یار خمینی شد
از عرش صدای ربنا میآید
آوای خوش خدا خدا میآید
فریاد که باز کنید درهای بهشت
مهمان خدا ز کربلا میآید
خداحافظ 15 فروردین 1367 ساعت 4 بعد از ظهر
شهید مرتضی آوینی نوشت:
یاران شتاب کنید! قافله در راه است. میگویند گناهکاران را نمی
پذیرند؟ آری! گناهکار را در این قافله راهی نیست؛ اما پشیمان را می پذیرند.
راز قربت را یاران در قربانگاه بر سرهای بریده فاش می کنند و میان ما و حسین (ع) همین خون فاصله است.
شهدا، شاهد بر باطن و حقیقت عالم هستند و هم آنانند که به دیگران حیات
میبخشند؛ پس براستی این عجیب نیست که واماندگان در جست و جوی شهدا به
قبرستانها می آئیم؟
غایت خلقت جهان، پرورش انسان هایی است که در برابر شدائد بر هرچه ترس و شک و تردید و تعلق است غلبه کنند و حسینی شوند.
خداوند مقرّب ترین بندگان خویش را از میان عشاق بر می گزیند و هم
آنانند که گره کور دنیا را به معجز عشق می گشایند. پندار ما این است که ما
مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان، ما را با خود برده
است و شهدا ماندهاند.
آرمان خواهی انسان، مستلزم صبر بر رنج ها است. پس برادر خوبم، برای
جانبازی در راه آرمانها یاد بگیر که در این سیاره رنج، صبورترین انسان ها
باشی؛ آنان را که از مرگ میترسند از کربلا میرانند.
زمین، عرصه ظهور یک حقیقت آسمانی است و جنگ برپا شده بود تا آن حقیقت ظهور یابد.
بنام او
نصیحت کردن دیگران برای کسی که خود محتاج به نصیحت است، چه فایده ای می تواند داشته باشد؟
رطب خورده منع رطب کی کند؟
با این حال، چون اصرار ورزیده ای، پندی را که خود بیش از تو نیازمند آن هستم برایت می نویسم:
هرگز جز برای خدا کاری مکن!